امام منهای خط امام
کامبیز قهرمانی
امام منهای خط امام؛ امامی بی هویت
جمعه 14 خرداد ماه 1389 فرصت دیگری پیش آورد تا ملت ایران با امام و راه نورانی او تجدید پیمان کنند. حضور با شکوه مردم از سراسر کشور در مراسم بزرگداشت بیست و یکمین سالگرد عروج ملکوتی بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و برپایی نماز جمعه ای افتخار آفرین به امامت خلف صالح امام راحل(ره) جلوه روشنی از عظمت انقلاب اسلامی بود. مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه با بیان دقیق شاخص های راه امام، محک و میزانی مطمئن و معتبر به دست دادند تا چراغ راه امروز و فردای جویندگان و پویندگان راه امام(ره) باشد. ولی امر مسلمین امام را شاخص اصلی انقلاب دانستند و با بیان اینکه امام منهای خط امام، امامی بی هویت است، هفت شاخص عمده خط امام(ره) را چنین برشمردند: 1 – تکیه همیشگی بر اسلام ناب محمدی(ص) 2 – جاذبه و دافعه گسترده در دایره مکتب اسلام 3 – یقین به وعده های الهی 4 – محاسبات معنوی و تقوا 5 – نگاه جهانی به انقلاب اسلامی 6 – تکیه بر مردم 7 – توجه به حال فعلی افراد هنگام هرگونه قضاوت.
اما آنچه حاشیه های مراسم امسال را به اندازه متن آن پررنگ و قابل توجه نمود، اعتراض یکپارچه، خودجوش و پرخروش توده های میلیونی حاضر در مراسم به حجت الاسلام سید حسن خمینی، نوه حضرت امام(ره) بود. در پرس و جوی خبرنگاران از جمعیت حاضر در حرم مطهر امام خمینی(ره) مشخص شد که اصلی ترین عامل اعتراض مردم به سید حسن خمینی همراهی او در چند ماه گذشته با فتنه گران، گذاشتن امکانات و اعتبار موسسه حفظ و نشر آثار امام در اختیار سران فتنه و عدم موضع گیری صریح در مقابل دشمن و مرزبندی با آن بوده است. نکته شایان توجه آن است که مردم سال گذشته در همین مکان و در همین زمان از جناب آقای سید حسن خمینی با شعار بوی خمینی آمد استقبال کردند و حال چه شده است که همان مردم این بار با او اینطور برخورد کردند؟ در واقع اعتراض به سید حسن خمینی، تنها اعتراض به شخص ایشان نبود بلکه اعتراض به خواص غفلت زده ای بود که با تظاهر و تفاخر به گذشته انقلابی خود، چوب حراج بر آرمان های انقلاب اسلامی و شاخص های خط امام(ره) زدند و از همراهی صمیمانه با آمریکا، اسرائیل، انگلیس، سلطنت طلبان، منافقان و دیگر معاندان امام دریغ ننمودند. البته سابقه و آغاز انحراف برخی خواص از خط امام(ره) مربوط به وقایع و جریان های انتخابات 22 خرداد 88 نیست بلکه به دوران بعد از ارتحال امام امت و طلیعه ولایت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای بر می گردد. همان کسانی که خود را منتسب به خط امام(ره) می دانستند و داعیه دار اسلام انقلابی بودند، پایان عمر مبارک حضرت امام(ره) را غنیمت شمرده و منویات واقعی خود را ظاهر کردند. آنان که تا زمان حیات امام خمینی(ره) از هیبت او می ترسیدند، در سال های پس از 68 سرناسازگاری با اندیشه و سیره امام(ره) را آغاز کردند. انتخابات دوم خرداد 76 و روی کارآمدن سید محمد خاتمی زمینه بروز عینی و کامل انحرافات فکری این دسته از خواص را فراهم آورد و بر افراشتن تابلو اندیشه های سیاسی غرب از جمله: لیبرالیسم، کثرت گرایی، سکولاریسم، اومانیسم، تلورانس و ... نشان داد که پارادایم فکری آنان بیش از آنکه متاثر از ارزش های حکومت اسلامی باشد، تاثیر یافته از شاخص های نظام های لیبرال – دموکراسی غربی می باشد.
تناقض عجیب تر آنکه امر بر آقایان مشتبه شده بود که مطالبات آنان با آرمان ها و ارزش های خط امام (ره) همخوانی دارد. البته این رویکرد متناقض لوازم و تبعاتی را هم به همراه دارد که ولی امر مسلمین چه زیبا آن را در بیانات روشنگرانه خود در خطبه های نماز جمعه 14 خرداد امسال بیان فرمودند: انکار یا اختفای بخش هایی از مبانی اندیشه امام، رویگردانی از اسلام ظلم ستیز، عدالت خواه، طرفدار محرومان و حقوق پابرهنگان و مستضعفان، روی آوردن به اسلام تشریفاتی و اسلام همراهی و کمک به زورگویان، همسویی و همراهی با معاندان امام و خط امام(ره)، انحراف از جاده تقوا، مخالفت با برخی مواضع صریح امام(ره) از جمله مساله فلسطین و ...
مشکل عمده خواص آلوده همین است که آنان همچنان در آتمسفر مقبولات و مشهورات نظام های سیاسی غربی تنفس می کنند و از آنجا که مفاهیمی همچون امت اسلامی، ولایت فقیه، صدور انقلاب، آرمان خواهی، حمایت از مستضعفین و مبارزه با مستکبرین و ... با این مقبولات و مشهورات سنخیتی ندارد، پیوستن به اقیانوس عظیم امت اسلامی برای آنان بسیار سخت و دشوار است. اگر به همه این معادلات هوای نفس، قدرت طلبی، سهم خواهی و ثروت اندوزی را هم بیفزاییم، علت اصلی عدم ندامت خواص منحرف از مواضع و اقدامات غیر اصولی خود واضح تر می شود.
سخن آخر: بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی ایران می گذرد. مردم با بصیرت افزون تر نسبت به گذشته، جریان های سیاسی – اجتماعی و فرهنگی نظام اسلامی را رصد می کنند و بیش از آنکه دل در گرو گذشته افراد و روابط نسبی آنان داشته باشند، خواهان رابطه معنوی و پیروی همه خواص از امام راحل(ره) هستند. مردم سخنان حکیمانه رهبرشان در روز 14 خرداد را فراموش نخواهند کرد که فرمود:
«فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود، مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود، منتها تحقق اسلام ناب جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکان پذیر نبود. چون دفاع از اسلام تنها در گرو صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. لذا امام پای جمهوری اسلامی ایستاد و این مدل نو را به دنیا عرضه کرد. نمی شود انسان خود را در خط امام بداند، اما با کسانی که صریحا پرچم معارضه با امام و اسلام را بلند می کنند، خودش را در یک جبهه تعریف کند. یک نکته اساسی در مورد خط امام این است که امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار کنونی حال اشخاص باشد. اگر حال فعلی اشخاص در نقطه مقابل آن گذشته بود، آن گذشته دیگر کارایی ندارد.»
براستی اگر جناب سید حسن خمینی به این نکات تامل می کرد، در لحظات پایانی حضور خود پشت میکروفن و در حالی که با شعارهای یکپارچه مردم مواجه شده بود نمی گقت: «هنوز 20 سال از رحلت امام نگذشته است. تا بوده همین بوده. اقلیتی نمی خواهند بگذارند من صحبت کنم.»
فتنه ای که در راه است...
عبدالحمید بیات
اکنون نزدیک به یک سال از فتنه تاریخی سال 88 گذشته است و به فضل الهی، دشمنان اسلام باز هم با شکست و فضیحت در توطئه های خود ناکام مانده اند و ناچار به عقب نشینی شده اند. اما بدیهی است که دشمنان از دشمنی خود دست نکشیده اند و مشغول طراحی توطئه ای جدید علیه اسلام و انقلاب هستند. دشمنان در اتاق عملیات خود مشغول تحلیل علل شکست خود هستند تا بتوانند براساس آن برای آینده عملیاتی جدید طراحی کنند.
فتنه گذشته به دو دلیل اصلی شکست خورد:
اول آن که خیلی زود ماهیت ضد اسلامی و لائیک خود را به نمایش گذاشت و به سرعت علیه مقدسات دینی ملت قیام کرد. ماهیت فتنه در عاشورای 88 بر ملت مومن و متدین ایران آشکار شد و ملت یکپارچه علیه آن قیام کردند. اگر سران و تفکران فتنه به این وضوح در مقابل «دین» ملت نمی ایستادند، شاید هنوز هم بودند گروهی از مردم که تمایلی به آنان داشته باشند؛ اما با این اقدامات ریزش بدنه اجتماعی فتننه به حداکثر ممکن رسید و تمام برنامه های فتنه گران به شکست انجامید.
ثانیا آن که درست یک هفته پس از انتخابات در نماز جمعه تاریخی 29 خرداد به امامت آیت الله خامنه ایحفظه الله ملت ایران نشان دادند که تحت امر ولی فقیه زمان هستند و خاک ناامیدی را در چهره فتنه گران پاشیدند. مقام معظم رهبری با درایت و هوشمندی خود ضمن هدایت و جهت دهی به ملت فرماندهی جبهه حق را به نحو احسن انجام دادند. امت نیز با تبعیت مثال زدنی از ایشان ولایت پذیری خویش را به اثبات رساندند و ولایت گریزان را شکست دادند.
براساس دو گزاره اساسی فوق دشمنان به طراحی فتنه ای جدید علیه انقلاب مشغول خواهند شد:
1. فتنه گران را به دو گروه «اصلاح طلب» و «رادیکال» تقسیم خواهند نمود و با تخطئه گروه رادیکال سعی خواهند نمود مسئولیت تمامی وقایع فتنه را به دوش گروه رادیکال بیندازند. از سوی دیگر خود را به عنوان «اصلاح طلبانی اصولگرا(!)» معرفی خواهند کرد و خواهند گفت ما ضمن اعتقاد کامل به اصول نظام به برخی مسائل جاری مملکتی انتقاد داریم و خواستار اصلاح آن امور هستیم. فتنه گران به این شیوه سعی خواهند کرد به آغوش ملت بازگردند و بدنه ای اجتماعی برای فتنه آینده خویش تدارک ببینند. این جریان مدتی است شروع شده و از بهاءالله تا نخست وزیر منفور مشابه چنین سخنانی را بر قلم و زبان آورده اند. البته در هنگامه اقدام عیه انقلاب همینان به رادیکال ترین افراد تبدیل خواهند شد.
2. دشمنان، از این پس به جای حمله صریح به مبانی دینی و اعتقادی مردم به طراحی برنامه هایی پیچیده برای ایجاد انحراف در دین داری مردم خواهند پرداخت و نسخه ای بدلی از دین را به جای اسلام ناب به مردم معرفی خواهند نمود. تبلیغ و ترویج اسلام امریکایی خواهند پرداخت و به وسیله آن در مقابل جریان اسلام ناب قد علم خواهند کرد.
3. به رخنه در کانون های مذهبی –حوزه های علمیه، مساجد، پایگاههای بسیج، هیأت های مذهبی و...- روی خواهند آورد. سعی خواهند کرد هر چه بیشتر در بیت علما و مراجع نفوذ کنند و به مرور زمان بین علما و نظام اسلامی جدایی بیفکنند و تجربه تلخ قیام مشروطه را در خصوص انقلاب اسلامی تکرار نمایند. فراموش نمی کنم که گروهی از سلطنت طلبان خارج کشور با بدن هایی نیمه عریان شعار می دادند: «آیات عظام کجائید؟ برآیید، برآیید»!!!. نفوذ به بیت علما و کانون های مذهبی و سوء استفاده از اعتبار آنان، گستره ای از بیت امام راحل(ره) تا ائمه جماعت مساجد را شامل خواهد شد.
4. همزمان با تلاش برای نفوذ به بیت علما، به «مرجع سازی» روی خواهند آورد و برخی چهره های روحانی را با عنوان «مرجع تقلید» به مردم معرفی خواهند کرد. چنین پروژه ای در همان روزهای مرگ حسینعلی منتظری توسط محسن سازگارا کلید خورد. او یوسفعلی صانعی را به عنوان «مرجع سبز» ایران معرفی کرد که این اقدام با واکنش سریع جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مواجع شد و به شدت با آن برخورد گردید. دشمان اسلام از سوی دیگر علما و مراجع تقلیدی که در مقابل آنان ایستادگی بکنند را به شدت مورد تخریب و تهمت و افترا قرار خواهند داد و اگر –خدای ناکرده- روزی دشمنان اسلام در ایران قدرت بیابند، از این که با این بزرگواران همچون شیخ فضل الله نوری رفتار کنند هیچ ابایی نخواهند داشت.
5. نفوذ در بیت علما و مراجع و مرجع سازی در نهایت به «ولی سازی» خواهد رسید. سرالاسرار تمامی موفقیت های ملت در 30 سال گذشته، تبعیت از ولایت بوده است و تا زمانی که ملتی تحت ولایت ولی خدا، ید واحده باشد، شکست نخواهد خورد. بنابراین دشمنان اسلام سعی خواهند کرد مدلی مشابه مدل عراق را در ایران اجرایی کنند. گروهی را به عنوان طرفداران آیت الله فلان و گروه دیگر را طرفدار آیت اللهی دیگر معرفی خواهند کرد و روز به روز به تعداد این گروه ها دامن خواهند زد و «ولی» هر گروه را خودشان معرفی خواهند کرد و بارزترین خصوصیت آن ولی این خواهد بود که با ولی فقیه زمان زاویه دارد. در نتیجه رهبری امت و امت را دچار تشتت می کنند. مطرح شدن مسأله «شورای رهبری» در ایام نزدیک انتخابات سال گذشته توسط برخی افراد پشت پرده فتنه، مسأله ای مشکوک است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
راه نجات امت از فتنه های آخرالزمان، تمسک به ریسمان الهی ولایت و بصیرت می باشد و به یقین امتی که امام دارد و از او تبعیت می کند شکست نخواهد خورد
نقش صبحانه
نقش صبحانه در تمرکز حواس و قدرت یادگیری دانش آموزان
مصرف صبحانه تمرکز حواس و قدرت یادگیری دانش آموزان را افزایش می دهد و دانش آموزانی که صبحانه مصرف می کنند در درس هایی مثل ریاضی موفق تر خواهندبود.
دانش آموزانی که به خوردن صبحانه اهمیت می دهند، تمرکز حواس و قدرت یادگیری بیشتری دارند و درس هایی مانند ریاضی موفق تر هستند.
خوردن صبحانه توسط دانش آموزان موجب ثابت ماندن قندخون آنها می شود و باعث می شود مغزشان غذای کافی برای انجام فعالیت های روزمره داشته باشد. همچنین مصرف صبحانه در پیشگیری از چاقی دانش آموزان تاثیر فراوان دارد.
دانش آموزان شام را زودتر مصرف کنند، شب ها قبل از ساعت9 بخوابند، سحرخیز باشند، قبل از خوردن صبحانه کمی نرمش کنند، صبحانه را در آرامش به دور از اضطراب و عجله به همراه اعضای خانواده مصرف کنند.
برای حفظ سلامت دانش آموزان به جای نوشابه های گازدار، از دوغ یا آبمیوه طبیعی مصرف کنند. نوشابه های گازدار یا آبمیوه های صنعتی هیچ گونه ارزش غذایی ندارند.
مصرف نوشابه های گازدار موجب می شود که کالری بیش از مقدار مورد نیاز به بدن برسد و در نتیجه موجب چاقی می شوند. مصرف نوشابه های گازدار همچنین جذب کلسیم را کاهش می دهد و موجب بروز پوکی استخوان می شود.
هوالنور
دروغ نگو؛ حداقل به خاطر آب و نمکی که از آن نوشیده ای و نمک گیرت کرده است.
نمی توانی این بارهم مانند دفعات قبل دست رد به سینه اش بزنی وخود را کنار بکشی. یعنی وجودش را نداری، جربزه اش را نداری؛ آخر تو نمک گیری.
دروغ نگو؛ تو با دریاغریبه نیستی، حتی اگر خود را غریبه فرض کنی. اگر جرأتش را داشتی که امواج پر تلاطمش را به هنگام عصبانی شدنش در خود سکنا نمی دادی وبا لبخندت آرامش.
اگر ساحلی بودی که قرار بود اهل این بی معرفتی ها شوی، به هنگام طلوع وغروب خورشید مأوای عاشقانش نمی شدی، آنها را دور می کردی.
یک کلام: تو دوستش داری، با تمام وجود.
ساحل!
دیگرغرور و تظاهر را کنار بگذار.
نگذار که این ساحل دیگر میعادگاه عاشقانی همچو من-به صبح و شام- نباشد.
تو حافظ باش این رسم پهلوانی-نمک گیرکردن- را که دیگران فراموش کرده اند. سر مشق آینده گانی باش که آنقدر سرگرم روزمرهگی های خود هستند که از یاد برده اند فرد و افرادی را که عمری آنها را نان و نمک داده اند. یادشان رفته است که پدری دارند؛ عمری آنها را نمک گیر کرده است. شاید آنها هم روزی مانند من، خود را از تمام مشغولیات رها کنند و بر دستان توی ساحل اندکی بنشینند و با دیدن تو یادشان بیاید که وقت آن است-لختی زمان هم گذشته-که گل بوسه ای هر چند ناقابل، اما به رسم نمک گیری بر دستان پدر بگذارند!
پهلوان ساحل! از این گاه به بعد دعای خیر من و... به همراه تو خواهد بود که دیگر فیلت یادآور هندوستان نشود تا دریایت را فراموش کنی!
رفقا! یادمان باشد که نا سپاس از دستان نوازشگر پدر که همچو امواج دریا بر وجود ساحل است، نباشیم.
*عید همتون مبارک!
**ببخشید اگه خسته شدین.
***حسابی دعا کنین، همه ی دوستارو. اگه وقت شد، برا ماهم. ممنون میشیم.
****دیگرامری نیست!!
الهی! ظلمت نفسی وغفرلی.
به نام یکِ ماندگار زینب
پدر گفت:«بگو یک!»
و تو تازه زبان باز کرده بودی و پدر به تو اعداد را می آموخت.
کودکانه و شیرین گفتی:«یک!»
و پدر گفت:«بگو دو»
نگفتی!
پدر تکرار کرد:«بگو دو دخترم»
نگفتی!
و در پی سومین بار چشم های معصومت را به پدر دوختی و گفتی:«بابا! زبانی که به یک گشوده شد، چگونه با دو دمسازی کند؟»
و حالا بناست تو بمانی و همان یک! همان یک ِ جاودانه و ماندگار.
بایست بر سر حرفت زینب! که این هنوز اول عشق است.
(آفتاب در حجاب نوشته ی سید مهدی شجاعی)
و این است شور و حماسه ای که حسین به پا کرد و زینب با خون دل به دستمان رساند. تا شاهد باشیم نصر و پیروزی شیعیان و خفت و خواری دشمنان اسلام را...
لینک های مرتبط:
سمیر قنطار بعد از سی سال آزاد شد.
متن کامل سخنرانی سمیر قنطار در مراسم استقبال
تصاویر جشن بزرگ پیروزی مقاومت لبنان