یا اول الاولین

 اگر به خودم باشد، می خواهم آغاز کنم، تا:                                    ‏

 آغازگر باشم درپناه بهترین سرآغاز                                         

 آغازگر باشم بامدد از علی (علیه السلام)

 تا شروع کنم با توبودن را، در تمامی گاه ها،

 در لحظات طوفانی‏ات؛ تا لحظه هایی که از                                        

فرط خوشحالی بال در می آوری،در لحظه های

دلتنگی تا قرار، از سکوت من تا غوغای تو و

 در تمامی گاه ها...

                               ...آغازم می کنی؟

*اما اگر به نورالهدی باشد من یک سورپرایزم!!!! اگر هستی، بسم الله؛ دست هایت را به من بسپار و بگو: یا علی.

نورالهدی نوشت: یا علی! قرار بود من و بشری چهاردهم بیاییم ولی من قم نبودم، می بخشی مرا؟

اخراج معلم با حجاب بلژیکی

خبرگزاری بین المللی زنان ایران : با تصمیم مسئولان محلی در شهر شارلروای بلژیک، این معلم با حجاب از مدرسه ای دولتی در این شهر اخراج شد .

به گزارش خبرگزاری زنان ایران و به نقل از پایگاه خبری میدل ایست آنلاین ، این معلم که ترک تبار است پس از آن از کار برکنار شد که به تقاضای مسئولان در آغاز سال تحصیلی مبنی بر کنار گذاشتن حجاب در مدرسه، بی توجهی کرد و در پی اصرار بیشتر مسئولان، با طرح شکایتی تصمیم گیری را به دادگاه ارجاع داد .

دادگاه در آغاز به نفع شاکی رای داد اما این حکم پس از اعتراض مسئولان محلی در شارلروا ، به دادگاه تجدید نظر ارسال شد و دادگاه تجدید نظر در یازدهم مارس حکم اولیه را ابطال کرد .

اصرار معلم جوان به حفظ حجاب در پس از صدور رای دادگاه استیناف، سبب شد تا مسئولان محلی با اصلاح قانون شورای شهر، هرگونه نماد دینی را در اماکن عمومی ممنوع کنند و با استناد به این قانون، روز گذشته معلم ترک تبار را از کار برکنار نمایند .

طرح مسئله حجاب در محافل مختلف بلژیک تاکنون سبب بروز شکاف هایی میان احزاب مختلف این کشور شده است .

پهلوانان نمی میرند به یاد شهید حسین قجه ای

روز چهاردهم شهریور ماه سال 1337 حسین در زرین شهر اصفهان در دستان خسته پدر کشاورزش جای گرفت و در سایه تربیت عالمانه پدر رشد کرد.

در سن 7سالگی به مدرسه رفت و تا اخذ مدرک دیپلم به تحصیل ادامه داد. از کودکی علاقه زیادی به ورزش کشتی داشت و به عنوان قهرمان اول شهرستان و استان اصفهان برای چند سال متوالی معرفی شد و به مسابقات انتخابی تیم ملی راه یافت.

در سال 1353 وارد فعالیت های سیاسی شد و در سال 1356 به قم مهاجرت کرد و توسط مأموران ساواک دستگیر شد. چند مرتبه نیز به منظور فعالیت های سیاسی به شیراز و قم سفر کرد.

بعد از انقلاب هم با معلمی که به منافقین گرایش داشت درگیر شد.

تشکیل و فرماندهی سپاه زرین شهر، گروه ضربت برای مبارزه با مواد مخدر و توزیع کنندگان آن، از فعالیت های حسین پس از انقلاب بود. هفته ای یکی دوبار فاصله پادگان غدیر اصفهان تا زرین شهر را از میان کوهها پیاده طی می کرد. طی این مسیر 24ساعت طول می کشید. گاهی هم به کوه می رفت و در آنجا به مناجات می پرداخت.

حسین فرمانده گردان سلمان لشگر 27 محمد رسول الله(ص) بود. مرحله اول عملیات برای تصرف جاده خرمشهر- اهواز. جاده برای دو طرف حکم مرگ و زندگی داشت. گردان در محاصره افتاد.

صدای حسین قجه ای را از بی سیم شنیدم که می گفت: «خط را شکستیم ولی حالا افتادیم توی حلقه، اینجا قورباغه (تانک) زیاد دارد از پشت سر و روبرو ما را می کوبند مفهومه؟»

حاج همت با هزار زحمت خودش را به حسین رساند. گفت برگردید. حسین گفت ما هم قسم شده ایم. عقب نمی نشینیم. در آغوش هم گریستند. حاج همت برگشت. خیلی از بچه های سلمان افتاده بودند.

«آر.پی.جی» را برداشت. تا جایی که توانست و گلوله داشت شلیک کرد.

برای آخرین بار گلوله آر پی جی را آماده شلیک کرد به روی خاکریز رفت ولی اینبار تانک پیش دستی کرد و با شلیک گلوله ای خاکریز زیر پای حسین را شکافت. 15اردیبهشت 61بود.

چند روزی از شهادت حسین گذشته بود که بچه ها درحال چسباندن پوسترها و اعلامیه های او به دیوارهای شهر بودند. مردی تا چشمش به تصاویر حسین افتاد، بغضش ترکید و زد زیر گریه. علت را که پرسیدند، گفت: من برای مرگ برادرم اینقدر گریه نکرده بودم که برای شهادت این عزیز. خاطره ای از او دارم که هر وقت به یادم می آورم، جگرم آتش می گیرد. یک شب با چند تا از دوستانم، کنار زاینده رود، بساط عیش و نوش و مسکرات و موادمخدر راه انداخته بودیم که یکدفعه صدای پایی به گوشمان خورد و فرد سپاهی ای را در تاریکی دیدیم. تا آمدیم وسایل را جمع کنیم آن سپاهی مرا به نام صدا زد و خیلی خونسرد گفت که راحت باشید. جلوتر که آمدم، دیدم حسین قجه ای است. زیاد از او شنیده بودم. خیلی ترسیدم. دوستانم هم همین طور. از خجالت و ترس سرمان را پایین انداخته بودیم. ولی او برادرانه گفت که بنشینیم و به کاری که می کردیم ادامه بدهیم. مانده بودیم چکار کنیم. آمد نشست کنارمان. یک سیخ کباب برداشت و شروع کرد به خوردن، درحالی که به تک تک ما اشاره می کرد، گفت: من کباب می خورم و شما مشغول شرب خمر و اعتیاد خود باشید تا ببینیم که کداممان عاقبت به خیر می شویم؟ بعد هم اسلحه و حکم خود را به ما نشان داد و گفت: اگر بخواهم دستگیرتان کنم، برایم کاری ندارد. خودتان هم می دانید که از عهده اش برمی آیم. ولی شما را به خدا قسم می دهم که به جوانی خودتان رحم کنید و دست از این کارها بکشید. دنیا و آخرت خودتان را خراب نکنید! سعی کنید باعث افتخار جامعه باشید نه این که سربار جامعه شوید. بگذارید دیگران ما را سرمشق قرار دهند نه این که اعمال ما را ملامت کنند... واقعاً شرمنده اش شدیم، بلند شد که برود نگذاشتیم. همه وسایل معصیت، حرام خوارگی را با دست خود از بین بردیم، بعد او خداحافظی کرد و رفت.

شبکه‌های ماهواره ای فارسی

حسن عباسی:فعالیت شبکه‌های ماهواره ای فارسی زبان بستر‌سازی برای انقلاب نرم است

رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز گفت: باید 2 پدیده «انقلاب نرم» و «انقلاب مخملی» را از یکدیگر تفکیک کرد و نباید این 2 مفهوم در ذهن خلط شود، فعالیت‌شبکه‌هایی مانند شبکه فارسی وان، بستر‌سازی برای انقلاب نرم است.

حسن عباسی در گفت‌وگو با خبرنگار جامعه فارسی در خصوص فعالیت‌های روزافزون شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان و تلاش آنان برای جذب هرچه بیشتر مخاطبان ایرانی و تأثیر این امر در پدیده‌هایی نظیر بروز انقلاب مخملی در کشور اظهار داشت: باید 2 پدیده «انقلاب نرم» و «انقلاب مخملی» را از یکدیگر تفکیک کرد و نباید این 2 مفهوم در ذهن خلط شود، فعالیت‌شبکه‌هایی مانند شبکه فارسی وان، بستر‌سازی برای انقلاب نرم است.

فارسی وان در پی از بین بردن بنیه اعتقادی جامعه

رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز افزود: برنامه‌های این شبکه‌درصدد از بین بردن بنیه اعتقادی افراد جامعه و متلاشی کردن بنیان خانواده و تغییر باورهای دینی و اعتقادی است.

عباسی در بیان تفاوت‌های بین انقلاب نرم و انقلاب مخملی تصریح کرد: انقلاب مخملی آنی، ضربتی و در پی استفاده از فرصت‌ها و شرایط موجود است‌اما انقلاب نرم یک پروژه درازمدت با یک سازوکار پیچیده است.

وی خاطرنشان کرد: با توجه به این توضیحات، باید گفت که برنامه‌های این شبکه ماهواره‌ای در راستای انقلاب نرم تلقی می‌شود و با انقلاب مخملی متفاوت است.

بستر‌سازی برای انقلاب نرم یا انقلاب مخملی

عباسی در پاسخ به این پرسش که آیا برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان مانند فارسی‌وان با محتوای غیراخلاقی و ترویج بی‌بندوباری جنسی می‌توانند زمینه بروز انقلاب‌مخملی را نیز در جامعه فراهم کنند، گفت: بنده با این نظر که این نوع شبکه‌ها با محتوای کنونی می‌توانند در راستای بسترسازی برای انقلاب نرم وارد عمل شوند، موافق هستم اما نمی‌توان عملکرد این شبکه‌ها را در راستای انقلاب مخملی قلمداد کرد.

عباسی با اشاره به محتوای برخی سریال‌های این شبکه فارسی‌زبان تصریح کرد: بنده سریال‌های شبکه‌فارسی ‌وان مانند سریال ویکتوریا را نقد کرده‌‌و راهکارهای مقابله با آن را به صورت مشروح ارائه کرده‌ام.

شبکه‌های خصوصی نمی‌تواند راهکار مناسبی باشد

وی در خصوص راه‌اندازی شبکه‌های خصوصی در داخل کشور به عنوان راهکار مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌‌زبان گفت: شبکه‌های خصوصی در این زمینه نمی‌‌توانند راه‌گشا باشند، آنچه در برنامه‌های شبکه‌هایی نظیر فارسی‌وان وجود دارد، عشق‌های مثلثی و ضربدری است، شما اگر یک میلیون شبکه و سریال و ... را هم تهیه کنید، چون نمی‌توانید محتوایی که در آن شبکه‌ها نمایش داده می‌شود را نشان دهید، پس برای مخاطب آن جذابیت را نخواهند داشت.

موج فعالیت شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان فروکش می‌کند

عباسی فعالیت شبکه‌هایی مانند فارسی وان را به یک تب و موج تعبیر کرد و گفت: ما این سریال‌ها را از منظر جامعه‌شناختی و روان‌شناختی و سایر مبانی آن بررسی کرده‌ایم، این برنامه‌ها و شبکه‌ها یک تب و موج است و این تب و موج در کمتر از یک سال آینده فروکش خواهد کرد.

استفاده از سریال‌های عوام‌فهم

عباسی در پاسخ به این پرسش که چرا سریال‌های شبکه فارسی‌وان از کشورهای خاصی مانند کلمبیا انتخاب می‌شود، گفت: علت این امر، عوام فهم‌تر بودن این نوع برنامه‌هاست، مانند فیلم‌های هندی؛ سریالی مانند ویکتوریا یک کپی ناقص از سریال آمریکایی «خانه‌داران عاجز» که بیشتر مخاطبان آن زنان دانشجو و تحصیل‌کرده هستند، یک فیلم تخصصی غربی را تمام زنان عوام جامعه تماشا نمی‌کنند اما فیلم‌های هندی را علی‌رغم زمان طولانی آنها، همه می‌نشینند و نگاه می‌کنند.

وی متذکر شد: سریال‌های کلمبیایی و کره‌ای که در فارسی‌وان پخش می‌شود، جذابیت آنها به خاطر همه فهم‌تر، ساده‌تر بودن و همزادپنداری موجود در آنهاست، لذا نگرانی اهالی فرهنگ از تأثیرات مخرب این سریال‌ها، به‌جاست ولی با وجود ضربات جبران‌ناپذیر این برنامه‌ها به فرهنگ، اخلاق جامعه و خانواده، بنده معتقد نیستیم که این امر به فروپاشی خانواده‌ها منجر شود؛ ممکن است شواهدی از این امر نیز وجود داشته باشد که فلان خانواده به دلیل آلوده شدن به تماشای این‌گونه شبکه‌ها از هم پاشیده، اما در مجموع باید گفت که فعالیت این شبکه‌ها مانند یک تب و موج است و بعد از مدتی این تب‌ها کهنه و اثرشان خنثی می‌شود.