زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان گذشت با سر پیمانه شد
بعضی ها خیال می کنند زاهد بودن به معنای پشت پا زدن به دنیا و بی اعتنایی مطلق به امور زندگی است. و بعضی ها نیز تلاش نکردن، تنبلی و حتی شلختگی های خود را پای زهد می گذارند. گاهی در معنای زهد چنان افراط می شود که انسان گمان می کند هرگونه حرکتی که در جهت امرار معاش و به دست آوردن زندگی آبرومند باشد بر خلاف زهد است؛ زیرا زهد به معنی بی توجهی به دنیاست. از این رو عده ای که معنای زهد را نفهمیده اند و می خواهند راه زاهدان را طی کنند، برای آن که مثلاً دنیازده نشوند، حتی از کسب حلال هم خودداری می کنند و خود و خانواده ی خود را در زندگی نکبت باری قرار می دهند که اتفاقاً این بر خلاف مشی دینی است. چرا که اسلام دستیابی به لذت ها و امکانات مشروع و مواهب الهی را نه تنها حلال می داند که حتی در آیه ای به شکل استفهام انکاری به پیامبر می گوید: قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق قل هی للذین آمنوا فی الحیاه الدنیا خالصه یوم القیامه(1)
یعنی: ای پیامبر! بگو چه کسی زینت های الهی و روزی حلالی که خداوند برای استفاده ی بندگانش قرار داده است را حرام کرده است؟ بگو این ها در دنیا برای مومنان قرار داده شده است و روز قیامت ناب تر از این را در اختیار خواهند داشت.
از مجموع روایات دینی و معارف اسلامی به دست می آید که زهد، به معنی بی توجهی مطلق به دنیا و رها کردن زندگی شیرین در آن نیست. آنچه از مفاهیم اسلامی استفاده می شود این است که زهد به معنای عدم وابستگی به دنیا و امکانات در اختیار انسان است نه داشتن آن.
به خاطر همین است که در روایتی از پیامبر اکرم داریم که فرمود: یعنی: برای زندگی دنیایت چنان کار کن که انگار همیشه زنده خواهی بود و برای زندگی آخرتت نیز چنان بکوش که انگار همین فردا خواهی مرد.(2)
امام صادق (ع) در بیان زهد می فرماید: زهد ورزیدن در امور دنیا به معنی ضایع کردن مال و حرام کردن حلال خدا بر خویش نیست. زهد در امور دنیا بدین معنی است که به خدا بیشتر از آنچه خود در اختیار داری امیدوار باشی(3)
اگر بخواهیم معنای خوبی از زهد داشته باشیم باید به این گفته ی رسول اکرم توجه داشته باشیم که فرمود: زهد در دنیا عبارت است از کوتاه کردن آرزوها، شکر بر نعمت های الهی و پرهیز از آنچه او حرام کرده است. (4)
علی (ع) نیز فرموده است: تمام زهد و پارسایی، چیزی بین این دو جمله ی خداوند در قرآن است که « لکیلا تاسو علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم» پس کسی که بر گذشته هایش افسوس نخورد و دل به داشته های فعلی اش خوش ندارد، زاهد است(5)
بنابراین وقتی وابستگی به مال دنیا وجود نداشته باشد، می توان تمام کره ی زمین را داشت و زاهد بود. و عکس آن نیز درست است؛ یعنی می توان از دارایی دنیا فقط یک پیراهن یا تسبیح یا انگشتر و .... داشت اما به همان دارایی اندک به شدت وابسته بود. و همین وابستگی بر خلاف زهد است و با آن منافات دارد.
ادامه ی مطلب را با حکایت شیرین ملا محسن فیض کاشانی و درویش بخوانید...
خبر خیلی بدی بود.. مسئول دفتر هم گویا می دانست چقدر به او علاقه دارم.. سرش را زیر انداخت و گفت: خبر خوبی نیست اما سرتیپ صادقپور دیروز...
امیر سرتیپ خلبان صادقپور از خلبانان غیور اف 14 و عقاب تیزپرواز آسمان آبی ایران در زمان جنگ تحمیلی، دیروز دار فانی را وداع گفت... و پرستوی نازنیمان پرواز کرد.. پروازی که ..
آنچه مرا بیشتر از هرچیز دچار تاثر کرد حق استادی بود که بر گردنم داشت... خاطره ی شیرین شاگردی او و پرواز در کنار او را نه الان.. که هرگز فراموش نکرده و نمی کنم ... منطقه ی آلفا، اینتری پوینت تهران، داون ویند، تاچ اند گو و دهها واژه ی تخصصی دیگررا همیشه با او مرور می کنم... مکالمه اش با برج مراقبت فرودگاه تهران و درخواست اجازه ی پرواز و اجازه ی فرود، همیشه در گوشم زمزمه می کند.. و از همه مهمتر چهره ی همیشه خندان و اخلاق نیکش نقشی است که تا ابد بر دلم می ماند..
بی شک شاگردان او که امروز آهنین بالان سرافراز جمهوری اسلامی ایران هستند نیز مانند من در فراقش خواهند سوخت...
کسی که عادت داشته روزی یکی دوساعت پای کامپیوتر می نشسته و حالا با اینکه هم تو خونه کامپیوتر و اینترنت داره و هم تو دفتر.. اما از دوشنبه تا همین الان نتونسته جز یه بار ـ اونم واسه پنج دقیقه ـ حتی اونو روشن کنه...
دلیلش چیه به نظر شما؟
1- کارهای اداریش خیلی زیادتر شده..
2- دایره دل مشغولی هاش گسترده تر شده
3- مهمون داره.. از نوع به شدت
4- گرفتار تعمیرات اساسی خونه شه.. اونم مرکز ثقل خونه یعنی آشپزخونه..
5- مدیریت زمان از دستش در رفته..
6- خیلی خسته است
7- قاطی کرده... حسابی
8- همه موارد..
حالا بگید نتیجه ش چی می شه؟
1- جواب کامنت دوستانش رو نمی تونه بده و به وبلاگاشون نمی تونه سر بزنه
2- وبلاگش رو نمی تونه به موقع آپ کنه
3- اس ام اس های دوستان رو هفتگی نگاه می کنه و جوابشون رو نمی تونه به موقع بده..
4- یه فرم که باید تا امروز بعد از ظهر تحویل ارشاد می داده .. همینطوری می مونه
5- کار تصحیح و چاپ کتاب جدیدش هی به عقب میفته
6- مهموناش هی بهش متلک می گن
7- جواب آزمایش پدرش سه هفته تو آزمایشگاه می مونه و و قت نمی کنه بره بگیره..
8- زن و بچه هم از دستش خسته می شن...
9- به خاطردغدغه های مختلف، یه نماز با حال نمی تونه بخونه
10- همه موارد...
خیلی ممنونم به خاطر پاسخ صحیحتون.. نمره همه تونم... بیست
مولای من! سلام..
دیشب ماه گرفته بود نازنین
هرچه نگاه می کردم اثری از غم نداشت
دلگیر نبود.. دلتنگی هم نمی کرد
شاد بود... شاد شاد
اما انگار این ماه... از روی تو شرم داشت
که چهره ی خود را در پس زمین کشیده بود
و شاید هم در برابر نور تو کم آورده بود
جالب بود ماه دیشب..
چه زیرکانه زیر چشمی به زمین نگاه می کرد
دلش نمی آمد تمام صورت خود را پنهان کند
خب حق داشت..
نگاهی به ما داشت و گاهی چشمکی ..
و نگاهی هم به سامرا..
می خواست فروغ دل افروز تو را ببیند
و جانی بگیرد... تازه ی تازه
طلوع مولای زمین را ببیند
و مالک زمان را..
تو را ببیند .. تو را ای ماه دلارای آفرینش
ماه دیشب دیدن داشت
بد جوری رنگش را باخته بود..
عید زیبای نیمه ی شعبان بر شما دوستان عزیزم مبارک باد
و یک غزل به مناسبت این عید سعید تقدیم به شما... غزلی از مهدیه جلال هم جلسه ای انجمن ادبی مان.. جوانی است خوش ذوق و استعداد که روز به روز طبعش روان تر می شود و شعرش فاخر تر...
ضریح نام تو آغاز این توسل ها
همیشه جاری چشمان این تغزل ها !
دو دست خالی ام از التماس لبریزند
بیا !که بی تو ندارند انتها پلها
بیا که بی تو در این انتظار پوسیدست
لباس حوصله بر پیکر تحمل ها
هزارو سیصدو ...عمریست بی حضور شما
در انتظار بلوغ اند این تکامل ها
غروب جمعه که می آید و نمی آیی
دلم خوش است به خوب و بد تفأل ها
و این یکی که نمی دانم از کیست و امروز برایم اس ام اس شده بود... بی نظیر است..
قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاری است، نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است
مدتی است که یکی از کانال های ماهواره ای، در یک برنامه ی تبلیغاتی برای انتخاب دختران زیبای ایرانی در دوبی و آلمان تبلیغ می کند. بر اساس این آگهی، دختران برنده به شرکت هایی معرفی می شوند که دختران زیبا را به عنوان مدل در کشورهای اروپایی جذب می کنند. دختران جوان شانزده تا بیست و هشت ساله باید برای ثبت نام به سایت شبکه ی تلویزیونی مذکور مراجعه کنند.
بی شک این اقدام، پوششی برای شناسایی، جذب و فروش دختران ایرانی به شبکه های فساد اروپایی است که امروزه به عنوان یک صنعت پردرآمد، سوداگران جهانی را به خود مشغول کرده است.
پیش تر ها هم این طرح در کشورهای اروپای شرقی و کشورهای تازه استقلال یافته ی شوروی سابق صورت گرفته است. بسیاری از دختران این کشورها به بهانه ی کسب ثروت یا دستیابی به شهرت، شناسایی و جذب شدند و به کشورهای اروپایی به ویژه آلمان که درآمد سرشاری از صنعت پرونوگرافی دارد قاچاق شده و به شبکه های فساد و تن فروشی فروخته شدند.
قاچاق و فریب زنان را می توان بخش تاریک و پنهان مقوله ی جهانی شدن و تأثیر رسانه ها و شبکه های تلویزیونی اغواگر دانست. ار بین رفتن مرزها توسط این شبکه ها باعث جهانی شدن جرایم سازمان یافته در این خصوص شده است. اکثر فریب خوردگان، برای دستیابی به شرایط بهتر زندگی و کسب مشاغل مناسب به قول های دروغین قاچاق چیان اعتماد می کنند.
براساس گزارش برخی سازمان های بین المللی، سالانه حدود 1200000 نفر قربانی قاچاق انسانی می شوند که 80 درصد این تعداد را زنان و دختران تشکیل می دهند. این استثمار مدرن، اغلب زنان و دختران قاچاق شده را با اجبار به روسپی گری و توریسم جنسی می گمارند. متخصصان تخمین می زنند که حضور و فعالیت قربانیان در کشورهای مقصد، سالانه بیش از 32 ملیارد دلار درآمد ایجاد می کند.
خانوداده هایمان مراقب باشند تا فریب این تبلیغات را نخوریم و حیثیت ایرانی اسلامی مان را دستخوش سودجویی ماجراجویان جهانی نکینم