علم و دانش
گوناگون

 ITNA عناوین خبرهای

دید دولت نسبت به اینترنت باید تغییر کند


موبایل TV تا پایان سال رسما در تهران راه‌اندازی می‌شود

تاثیر اینترنت و ICT در صنعت گردشگری

آغاز بکار سایت جدید شرکت تجارت الکترونیک
مدارس هوشمند باید توسعه یابد

مایکروسافت 5 هزار کارمند خود را اخراج می کند

WinBeta.Net دانلود از
یاهو مسنجر Yahoo! Messenger 9.0.0.2112

 


http://gorooh.parsiblog.com/PhotoAlbum/dars2/10e9328c176de902f34269074578f82d.gif

  نوشته شده در روز شنبه 88/2/12  ، تعداد
فریدون مشیری

فریدون مشیری در سی ام شهریور 1305 در تهران به دنیا آمد. جدپدری اش به واسطه ماموریت ادرای به همدان منتقل شده بود و از سرداران نادرشاه بود. پدرش ابراهیم مشیری افشار فرزند محمد در سال 1275 شمسی در همدان متولد شد و در ایام جوانی به تهران آمد و از سال 1298 در وزارت پست مشغول خدمت گردید. او نیز از علاقه مندان به شعر بود و در خانواده او همیشه زمزمه اشعار حافظ و سعدی و فردوسی به گوش میرسید. مشیری سالهای اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در تهران بود و سپس به علت ماموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چندسال دوباره به تهران باز گشت و سه سال اول دبیرستان را در دارالفنون گذراند و آنگاه به دبیرستان ادیب رفت. به گفته خودش: «در سال 1320 که ایران دچار آشفتگی هایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با اینکه در همه دوران کودکی ام به دلیل اینکه شاهد وضع پدرم بودم و از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی مشکلات خانوادگی و بیماری مادرم و مسائل دیگر سبب شد که من در سن 18 سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار 33 سال ادامه یافت. در همین زمینه شعری هم دارم و با عنوان عمر ویران». مادرش اعظم السطنه ملقی به خورشید به شعر و ادبیات علاقه مند بوده و گاهی شعر میگفته، و پدر و مادرش، میرزا جواد خان مؤتمن الممالک نیز شعر میگفته و نجم تخلص میکرده و دیوان شعری دارد که چاپ نشده است. مشیری همزمان با تحصیل در سال آخر دبیرستان در اداره پست و تلگراف مشغول به کار شد، و در همان سال مادرش در سن 39 سالگی در گذشت که اثر عمیقی در او بر جا گذاشت. سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست مشغول تحصیل گردید. روزها به کار می پرداخت و شبها به تحصیل ادامه می داد. از همان زمان به مطبوعات روی آورد و در روزنامه ها و مجلات کارهایی از قبیل خبرنگاری و نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد. اما کار اداری از یک سو و کارهای مطبوعاتی از سوی دیگر، در ادامه تحصیلش مشکلاتی ایجاد میکرد، اما او کار در مطبوعات را رها نکرد. از سال 1332 تا 1351 مئسول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود. این صفحات که بعدها به نام هفت تار چنگ نامیده شد، به تمام زمینه های ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر میپرداخت. بسیاری از شاعران مشهور معاصر، اولین بار با چاپ شعرهایشان در این صفحه معرفی شدند. مشیری در سالهای پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر و ادبی مجله سپید و سیاه و زن روز را برعهده داشت. فریدون مشیری در سال 1333 ازدواج کرد. همسر او اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. او هم پس از ازدواج، تحصیل را ادامه نداد و به کار مشغول شد. فرزندان فریدون مشیری، بهار (متول 1334) و بابک (متولد 1338) هر دو در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشکده معماری دانشگاه ملی ایران تحصیل کرده اند. مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریبا از پانزده سالگی شروع کرد. سروده های نوجوانی او تحت تأثیر شاهنامه خوانی های پدرش شکل گرفته که از آن جمله این شعر مربوط به پانزده سالگی اوست:
چرا کشور ما شده زیر دست
چرا رشته ملک از هم گسست
چرا هر که آید زبیگانگان
پی قتل ایران ببندد میان
چرا جان ایرانیان شد عزیز
چرا بر ندارد کسی تیغ تیز
برانید دشمن ز ایران زمین
که دنیا بود حلقه، ایران نگین
چو از خاتکی این نگین کم شود
همه دیده ها پر زشبنم شود
انگیزه سرودن این شعر واقعه شهریور 1320 بوده است. اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در 28 سالگی با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی به چاپ رسید (نوروز سال 1334). خود او درباره این مجموعه میگوید: «چهارپاره هایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج(سایه)، سیاوش کسرایی، اخوان ثالث و محمدزهری بودند که به همین سبک شهر میگفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بی اعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی، حافظ، رودکی، فردووسی و ... را خوانده بودیم، در مورد آنها بحث میکردیم و بر آن تکیه میکردیم.» مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سالهای 1350 تا 1357 عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت، و در کنار هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه رادیو ایران در آن سالها داشت. علاقه به موسیقی در مشیری به گونه ای بوده است که هر بار سازی نواخته می شده مایه آن را میگفته، مایه شناسی اش را میدانسته، بلکه میگفته از چه ردیفی است و چه گوشه ای، و آن گوشه را بسط میداده و بارها شنیده شده که تشخیص او در مورد برجسته ترین قطعات موسیقی ایران کاملا درست و همراه با دقت تخصصی ویژه ای همراه بوده است. این آشنایی از سالهای خیلی دور از طریق خانواده مادری با موسیقی و تئاتر ایران مربوط بود است. فضل الله بایگان دایی ایشان در تئاتر بازی میکرد و منزل او در خیابان لاله زار (کوچه ای که تماشاخانه تهران یا جامعه باربد در آن بود) قرار داشت و در آن سالهایی که از مشهد به تهران می آمدند هر شب شب موسیقی گوش میکردند. مهرتاش، مؤسس جامعه باربد، و ابوالحسن صبا نیز با فضل الله بایگان دوست بودند و شبها به نواختن سه تار یا ویولون میپرداختند، و میشری که در آن زمان 15-14 سال داشت مشتاقانه به شنیدن این موسیقی دل می داد و فریدون مشیری در سال 1377 به آلمان و آمریکا سفر کرد و مراسم شعرخوانی او در شهرهای کلن، لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در 24 ایالت آمریکا از جمله در دانشگاه های برکلی و نیوجرسی به طور بی سابقه ای مورد توجه دوستداران ادبیات ایران قرار گرفت. در سال 1378 طی سفری به سوئد در مراسم شعر خوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد.

ماخذ وب سایت مشاهیر 


http://gorooh.parsiblog.com/PhotoAlbum/dars2/10e9328c176de902f34269074578f82d.gif

  نوشته شده در روز شنبه 88/2/12  ، تعداد
دومین نمایشگاه انفردای بیتا ریحانی

دومین نمایشگاه انفردای بیتا ریحانی از روز یکشنبه هجدهم اسفند 87 در کافه گالری باغ موزه هنر ایرانی افتتاح می‌شود. ریحانی در این نمایشگاه 40 عکس در ابعاد مختلف با نگاهی متفاوت به ماهی قرمز به نمایش گذاشته است. عکس‌ها به صورت چیدمان‌های دو و چندتایی ارایه شدند و با حال و هوای این روزها همسو است. 

بیتا ریحانی متولد 1355 و  فارغ التحصیل رشته عکاسی از دانشگاه آزاد در سال  1382  وی از سال 78 تا کنون در چندین نمایشگاه گروهی عکس شرکت نموده است.

 

بیتا ریحانی  در کارنامه خود  تا کنون سوابقی مانند تدریس عکاسی آموزشگاه‌ها و دانشگاه جامع علمی کاربردی،  دریافت لوح تقدیر از دانشگاه آزاد برای برگزاری نمایشگاه‌های گروهی، کسب مقام اول فرهنگسراهای تهران، کسب مقام اول مسابقه آواژنگ دنیای سبز، عکاس منتخب دومین دوره نمایشگاه پاییزی انجمن عکاسان کانادا را ثبت نموده است

برای آشنایی بیشتر با این هنرمند می توانید به وب سایت شخصی وی در آدرس

http://www.bitareyhani.com 

مراجعه فرمائید

 

افتتاح: یکشنبه هیجدهم اسفند 87 ساعت 17 تا 21 
بازدید هر روز 10 تا 21  
نمایشگاه تا 12 فروردین 1388 ادامه دارد. 

آدرس باغ موزه هنر ایرانی: تجریش، خیابان مقصودبیک، چهار راه دکتر حسابی، خیابان دکتر حسابی  

منبع خبر وب سایت 


 


http://gorooh.parsiblog.com/PhotoAlbum/dars2/10e9328c176de902f34269074578f82d.gif

  نوشته شده در روز شنبه 88/2/12  ، تعداد
مهران مدیری به اعتراض چکناواریان پاسخ داد

به گزارش شبکه ایران به نقل از فارس، پخش بخش‏هایی از «والس سوییت آرارات» در سریال مرد دوهزار چهره، بدون نام سازنده اثر در تیتراژ باعث شد تا لوریس چکناواریان نسبت به این کار مهران مدیری اعتراض کند.

بنابراین گزارش، پس از این رویداد، مهران مدیری با چکناواریان تماس گرفت و پس از مذاکراتی قرار شد تا در قسمت های بعدی نام وی به تیتراژ اضافه شود و از امشب سریال تلویزیونی «مرد دوهزار چهره» با نام لوریس چکناواریان در تیتراژ به روی آنتن خواهد رفت.

موسیقی سریال جدید مدیری را برخلاف هم‌کاری‌های سابق وی با «حمیدرضا صدری»، «فرهاد مدیری» به صورت انتخابی از آهنگسازان مختلف و قطعه‌های مشهور تنظیم کرده است.

سریال «مرد دوهزار چهره» در 15قسمت 45دقیقه‌ای ساخته شده و مهران مدیری هنوز درگیر ساخت قسمت‌های پایانی سریال است.

در این سریال که مانند «مرد هزار چهره» شخصیت اصلی آن مهران مدیری است، بازیگرانی نظیر سپند امیرسلیمانی، شقایق جودت، سحر جعفری‌جوزانی، امید روحانی، سحر زکریا، پروین قائم مقامی، هادی کاظمی، شایان احدی‌فر، کیهان ملکی، غلامرضا نیکخواه، سام نوری، محمد رضا هدایتی، بیژن بنفشه‌خواه، عارف لرستانی، سیامک انصاری، پژمان بازغی، رضا فیض نوروزی و فلامک جنیدی ایفای نقش کرده‌اند.

داستان‌های مجموعه تلویزیونی «مرد دوهزار چهره» در ادامه «مرد هزار چهره» است و این بار «مسعود شصت‌چی» درگیر پنج موقعیت‌ جدید می‌شود.


http://gorooh.parsiblog.com/PhotoAlbum/dars2/10e9328c176de902f34269074578f82d.gif

  نوشته شده در روز شنبه 88/2/12  ، تعداد
راه اینجاست. تفکر؛

خدا

دانستن، درجه است. علم، کرامت است و به آن سفارش فراوان شده و موضوعی نیست که الان فکر من رو مشغول کرده و یا حداقل موضوع صحبتم نیست اما برای مقدمه لازم دیدم و به آن اشاره ای کردم. الان توی اعماق ذهن من به عنوان یه مرد 25 ساله یه چیز هایی داره وسوسه ام می کنه و خیلی چیز ها و حرف ها هست که "لغات و الفاظ" به جای باز کردن زبون من، و اینکه به من کمک کنند تا بهتر منظورم رو برسونم، دست و پای من رو می بندند.

از یه طرف فکرم و ذهنم و حافظه من به اندازه ای نیست که همه چیز یادم بمونه. وقتی می خوام حرف بزنم همه فکرم پر میشه و هر کلمه ای رو که بیان می کنم، خود اون کلمه باعث میشه جمله ای ساخته بشه و خود اون جمله معنایی رو میسازه و خود اون معنا نیاز به مقاله ای دیگر است.

بنابر این موضوعات رو وقتی می خوام توضیح بدم انگار پیوستگی معنا ها انقدر به هم زیاد هستن و از طرف دیگر درک هر آدمی از هر "معنا" با اینکه کلا "یک مفهوم" برای همه آدم هاست اما انگار هر کسی دوست داره اونجوری که می خواد راجع به درک خودش حرف بزنه و درک خودش از اون معنا رو توصیف کنه. این چیزی که من شخصا دوست دارم خیلی راجع بهش حرف بزنم. چون کسی نیست که پای همه حرف ها و درد دل ها و گاه پرت و پلا های من بشینه، می نویسم. این هم از دلیل نوشتن من.

پای صحبت وعظ عالمی چون جوادی آملی از تلویزیون و موضوع تفسیر سوره ابراهیم وعظی شنیدم و تلنگری هم به خودم زدم. ایشان فرمودند بعضی هستند که یاد می گیرند و می خوانند که بعد از درک اون موضوع زود بروند و برای این و آن تعریف کنند و سخنرانی کنند، و موضوع را، و اون درک و فهم را برای دیگران بازگو کنند با این هدف و منظور که چیزی فهمیده ایم و جز فهیم ها هستیم. ایشان اشاره کردند که اینگونه علما و محققین البته اجر خود را دارند و البته در مقایسه با سطوح بالاتر. (ممکن است از لحاظ درجاتی که برای تعیین هدف برای یک عالم و هدفگیری ایشان برای تعیین اینکه چه می خواهم بشوم؟ و جواب به این پرسش برای رسیدن به تعیین مسیر برای خود ایشان)

و اما در مقایسه با سطوح پایین تر و نادانی که اجر و منزلت ایشان مشخص و ارجح می باشد. موضوع این است که ما مبتلا به خود نمایی و غرور و منیت نشویم. و هدف ما از فراگیری بر سر زبان ها افتادن نباشد. خدایا به ما راهی را نشان بده که از تنها راه مستقیم به تو برسیم. و راه های غیر که همه پشیمانی به همراه خواهند داشت را طی نکنیم. چون به نظر می رسد که درست است که "طرق الی الله بعدد انفاس" فارسی اش میشه : همون ضرب المثل معروف فیلم مارمولک که میگه: راه های رسیدن به خدا به تعداد آدم هاس. از اینجایی که من وایسادم و آدم ها رو رصد می کنن. همه به جز اندکی که آنها ظالمان و فاسقان و ... هستند. بقیه راه رسیدن به خدا را طی می کنند. همه کسانی که نگاه می کنم و به جمله لا اله الا الله اعتقاد دارند و ایشان را که نگاه که می کنی، در عمل هم خداییش میبینی که خدا در همه حال، چه سختی و آسانی همراه ایشان است. و گناهانی که انجام می دهند، از روی نادانی و جهل است و آنها دچار نادانی اسن هستند که مثلا بی حجابی ظلمت است و آنها را در نور سد راه میشود. و یا همین توجه نکردن به محرمات است که نمی توانند غیبت نکنند و دروغ نگویند و بعضی از کار هایی که واقعا گناه هستند از نگاهشان گناه محسوب نشود، آری ایشان با اینکه نمی دانند و یا نمی دانند که نمی دانند اما حس می کنی که آتش جهنم هم بر آنها گران است زیرا کمک می کنند و دلشان می سوزد و ماه های رمضان همراهی می کنند و نماز می خوانند و ماه محرم برای سالار شهیدان اشکی میریزند. و همین یعنی طی طریق راه رسیدن به خدا...

ولی از آن طرف که مینگرم میبینم با تفکر روی این جمله استاد جوادی آملی در تفسیر سوره ابراهیم آیه 4-7 ایشان فرمودند که راه رسیدن به خدا یک راه نور است و یک مسیر حقیقی سیر به سوی الله است که مستقیم است و آن راهی است با توصیفاتی که قرآن به آنها اشاره فراوان کرده و شیعه و حکومت اسلامی ما آن را هدف و الگوی خود قرار داده و به قول اساتیدی چون استاد سید حسن رحیم پور و یا دکتر عباسی  ما از لحاظ دکترین و بحث های مقدماتی و پایه ای و شالوده ای و ایدئولوژیکی و پیدا کردن راهی به روی کاغذ و به صورت تئوری هیچ چیزی کم نداریم. چیزی که کم داریم توجه همگانی به نور واحد است. چیزی که کمبود ماست و کاملا حس میشه، همون اصل مهم در انجام هر کاریه که یقینا همون عمل کمال و اکمل به چیز هاییه که می دونیم.

این اصل عمل کردن به چیز هایی که می دانیم در همه کار های بشری هست و همه می دونن که اگر یه خلبان به چیز هایی که می دونه عمل نکنه، یقینا امروز سقوط نکنه فردا سقوط خواهد کرد. و یک فرد راننده، گرفته تا یک عالم دینی، تا یک فردی که شهروند یه شهره، تا کسی که می خواهد مسلمون واقعی باشه، تا یه فرد عامی که در یک خانواده داره با همسر و بچه اش زندگی می کنه و قوانین و حقوق دوطرفه اش رو در زندگی با اطرافیانش نمی دونه و شخص دیگری که می دونه و عمل نمی کنه.

میشه همون جریان زنبور بی عسل.

از اون اول مقاله هدفم این بود که این ها رو بگم

1-     علم و دانش ارزشمند است و من نمی خواهم آنها را زیر سوال ببرم

2-     برای تعیین ایده آل مان ما در اسلام و تشیع هیچ چیزی کم نداریم.

3-     همه ما به نوبه خودمون و در جایگاهی که میشه مشابه پله دونستشون می دونیم باید چیکار کنیم تا بلیط صعود رو بهمون بدهند اما یا

a.      صبر نداریم

b.     استقامت و پشتکار برای تلاش و کوشش برای رسیدن به هدف و

c.      ایمانمون کمه و دو پیش نیاز قبلی رو در خودمون می کشیم و از دست میدیم و به قول بعضی نویسنده ها دلسرد میشیم.

4-     بلیط صعود برای ترک منزل قبلی که ما در اون بودیم و درک منزل جدیدی که می خواهیم به اون پا بذاریم لازم است.

5-     یه مملکت وقتی به ایده آل خودش میرسه که

a.      تئوریسین های خوبی داشته باشه

b.     برای تئوری هاش مبنا و فونداسیون قوی داشته باشه

c.      همه اهالی اون جامعه هدف رو باور داشته باشن و عمل کنند.

6-     راه مستقیم یه راهه. اون هم راهیه که از عالم کثرت پات رو بذاری در عالم وحدت و به لقاءالله و فنا الی الله بپیوندی و بقیه راه ها به بهشت منعم و یا جهنم زجر و عذاب ختم میشه و به بالاترین جایگاه ممکن نمی رسیم و در نتیجه پشیمانیم که چرا می تونستیم به تکامل برسیم و خودمون "ظلمت نفسی" به نفس خودمون ظلم کردیم؟

7-     همه ما مسلمونا و شیعه ها رنگ آتش را نخواهیم دید. مگر اینکه شیطون با کمک همین جمله و وسوسه و انکار و تشویش خاطر ما، مار و گول بزنه و شرط 3 قسمت c بخاطر ایمان ضعیفمون صبر و استقامت و پشتکارمون رو و گوهری که تو دستمونه رو واسمون به دلیل نادانی و جهالتمون از ندونستن قیمت و بهایی که اون گوهر(شیعه) داره ازمون شیطون بقاپه و ما رو گمراه کنه

8-     با به تنها چیزی که نیاز داریم اول عمل کردن به چیز هایی که می دونیم و نسبتا که این شرط بر طرف شد برای اینکه گول ظلمت و نادونی مون رو نخوریم علم اندوزی تا  این کلام گهر بار  پیامبر که " زگهواره تا گور علم و دانش بجوی"

a.      علم و دانش حقیقی که ما رو بسوی نور دعوت می کنه

b.     علم و دانشی که به ما اول یاد بده چطور زندگی کنیم

c.      چجوری آدم بشیم.

d.     چجوری از رب واحد بخواهیم که ما رو هدایت کنه و مسیر نور رو به دل و چشم ما بتابونه تا ما راه رو در این تاریکی پیدا کنیم.

e.      علم شیعه، دعا های شیعه، سوگواری های شیعه، محرم و رمضان و شهادت و ولادت و اعیاد و ایام الله هاست که ... طرز ازدواج و به خاک سپاریمان. همه و همه نور است و وقتی ارزش اون ها و قدر منزلت اونها رو درک می کنیم که اونها رو نداشته باشیم و یا ظلمت رو از دل های زنگار زدمون پاک کنیم.

والسلام

و صل الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین

سید صابر طباطبایی یزدی

13 رمضان 1427 هجری قمری

15 مهر 1385 هجری شمسی

7 اکتبر2006 یا 2006-10-07 میلادی

20:58

 


http://gorooh.parsiblog.com/PhotoAlbum/dars2/10e9328c176de902f34269074578f82d.gif

  نوشته شده در روز شنبه 88/2/12  ، تعداد
<   <<   56   57   58   59   60   >>   >


مطالب طلایی - کلیک کنید

آمــار سایت

بازدیــــد امـــــروز : 35
بازدیــــــــد دیـــــــــروز : 175
بازدیـــــــــد کــــــــــل : 864283
تعـــــداد یادداشت هـــــــا : 2732
منوی اصلی

صفحـه اول سایـت

تحقیق هــای قابل ویــرایش

پاورپوینت هـای آموزشـی و درسی

طرح درس هـای برتر معلمان

نظرات و پیشنهادات

فهرست موضوعی یادداشت ها

دانستنیها و اطلاعات علمی
مطالب مربوط به درس و مدرسه
بانک طرح درس دوره ابتدایی
بانک طرح درس متوسطه اول
بانک طرح درس متوسطه دوم
پاورپوینت و اسلاید های درسی
آموزش و ترفندهای کاربردی
تحقیق و مقاله های آموزشی
انیمیشن و محتواهای درسی
آشنایی با موجودات هستی
سوال و جوابهای علمی
سبک زندگی و ارتقا سلامت
لیست آخرین مطالب

پاورپوینت درس 17 فارسی پایه یازدهم: خاموشی دریا
پاورپوینت درس 16 فارسی پایه یازدهم: قصه عینکم
دانلود پاورپوینت جنگ تحمیلی رژیم بعثی حاکم بر عراق علیه ایران در
دانلود پاورپوینت آرمان ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی درس 25 تاری
پاورپوینت درس 9 فارسی پایه یازدهم: ذوق لطیف
پاورپوینت درس 8 فارسی پایه یازدهم: در کوی عاشقان
پاورپوینت درس 7 فارسی پایه یازدهم: باران محبت
پاورپوینت درس 6 فارسی پایه یازدهم: پرورده عشق
پاورپوینت علوم پنجم، درس11: بکارید و بخورید
پاورپوینت علوم سوم، درس4: اندازه گیری مواد
پاورپوینت درس 7 فارسی پایه اول دبستان
طرح درس و روش تدریس ریاضی ششم، فصل1: یادآوری عددنویسی
پاورپوینت نکات و سوالات هدیه های آسمان دوم، درس10: خانوادهی مهرب
دانلود طرح درس خوانا قرآن پایه ششم درس آب و آبادانی
طرح درس و روش تدریس ریاضی اول، تم 21: مهارت جمع چند عدد، ساعت و
[همه عناوین(2651)][عناوین آرشیوشده]

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/riazi/6af5e218c7b634c3d7afd741834f59d2.jpg