امروزه گاز هیدروژن برای استفاده در موتورهای احتراقی و وسایل نقلیه الکتریکی باتریدار مورد بررسی قرار گرفته است. هیدروژن در دما و فشار طبیعی، یک گاز است و به این علت، انتقال و ذخیره آن از سوخت های مایع دیگر، دشوارتر است. سامانه هایی که برای ذخیره هیدروژن توسعه یافتهاند، عبارتند از:
هیدروژن فشرده، هیدروژن مایع و پیوند شیمیایی میان هیدروژن و یک ماده ذخیره (برای مثال، هیدرید فلزات).
با این که تاکنون هیچ سامانه حمل و نقل و توزیع مناسبی برای هیدروژن وجود نداشته، اما توانایی تولید این سوخت از مجموعه متنوعی از منابع و خصوصیت پاک سوز بودن آن، هیدروژن را به سوخت جانشین مناسبی تبدیل کرده است.
هیدروژن یکی از سادهترین و سبکترین سوخت های گازی است که در فشار اتمسفری و دمای جوی حالت گاز دارد. سوخت هیدروژن همان گاز خالص هیدروژن نیست، بلکه مقدار کمی اکسیژن و دیگر مواد را نیز با خود دارد. منابع تولید سوخت هیدروژن شامل گاز طبیعی ، زغال سنگ ، بنزین و الکل متیلیک هستند. فرآیند فتوسنتز در باکتری ها یا جلبک ها و یا شکافتن آب به دو عنصر هیدروژن و اکسیژن به کمک جریان الکتریسیته یا نور مستقیم خورشید از آب، روش های دیگری برای تولید هیدروژن هستند.
در صنعت و آزمایشگاه های شیمی، تولید هیدروژن به طور معمول با استفاده از دو روش شدنی است:
در صنعت و آزمایشگاه های شیمی، تولید هیدروژن به طور معمول با استفاده از دو روش شدنی است:
1- الکترولیز
2- تولید گاز مصنوعی از بازسازی بخار یا اکسیداسیون ناقص
در روش الکترولیز با استفاده از انرژی الکتریکی، مولکولهای آب به هیدروژن و اکسیژن تجزیه میشوند. انرژی الکتریکی را میتوان از هر منبع تولید الکتریسیته که شامل سوخت های تجدید پذیر نیز میشوند، به دست آورد. وزارت نیروی آمریکا به این نتیجه رسیده است که استفاده از روش الکترولیز برای تولید مقادیر زیاد هیدروژن در آینده مناسب نخواهد بود.
روش دیگر برای تولید گاز مصنوعی، بازسازی بخار گاز طبیعی است. در این روش، میتوان از هیدروکربنهای دیگر نیز به عنوان ذخایر تامین مواد استفاده کرد. برای نمونه، میتوان زغال سنگ و دیگر مواد آلی (بیوماس) را به حالت گازی درآورد و آن را در فرآیند بازسازی بخار برای تولید هیدروژن به کار برد. از طرفی چون هیدروکربن های فسیلی محدود و رو به اتمام هستند، پس بهتر است دید خود را به سمت استفاده از منابع تجدید شونده معطوف کنیم.
گاز هیدروژن می تواند هم از منابع اولیه تجدید پذیر و هم از منابع تجدید ناپذیر تولید شود. امروزه تولید گاز هیدروژن از منابع تجدید پذیر به سرعت مراحل توسعه و رشد خود را می پیماید. این در حالی است که تولید گاز هیدروژن از منابع تجدید ناپذیر به ویژه منابع فسیلی به علت محدود بودن این منابع روز به روز کاهش می یابد.
گاز هیدروژن در اثر واکنش های تخمیری میکروارگانیسم های زنده، به ویژه باکتری ها و مخمرها روی بیوماس، تولید میشود. بیوماس از منابع اولیه تجدید پذیر است که از موادی مانند علوفه، ضایعات گیاهان و فضولات حیوانات به دست می آید. در روند تولید گاز هیدروژن، باکتری های بی هوازی با استفاده از پدیده تخمیر، مواد آلی و آب را به گاز هیدروژن تبدیل می کنند.
برای تولید هیدروژن به وسیله باکتری ها دو نوع تخمیر وجود دارد: یک نوع تخمیر نوری است که در آن به منبع نور نیاز است و نوع دیگر، تخمیر در تاریکی است که نیازی به نور ندارد. در این واکنش ها منابع کربنی زیادی استفاده می شود که همگی از بیوماس تامین می شوند.
در طبیعت میکروارگانیسم های بی هوازی در غیاب اکسیژن و با استفاده از پدیده تخمیر، گاز هیدروژن تولید می کنند، ولی مقدار این گاز از نظر کمی پایین است و از نظر اقتصادی برای مصارف صنعتی و خانگی و ... قابل توجیه نیست؛ از این رو باید با استفاده از روش هایی، بازده تولید گاز هیدروژن را افزایش داد. یکی از روش هایی که می توان بازده تولید گاز هیدروژن را بالا برد، تغییرات ژنتیک در ژنوم این باکتری ها با استفاده از روش های مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی است. روش دیگر، استفاده از ترکیبی از باکتری های هوازی و بی هوازی در کنار هم است. در این روش چون باکتری های بی هوازی در فرآیند تخمیر تولید اسید های آلی می کنند، رفته رفته محیط واکنش اسیدی می شود و PH پایین می آید؛ از این رو تولید هیدروژن کاهش می یابد. ولی هنگامی که باکتری های هوازی در محیط باشند، از اسید های آلی استفاده و آنها از محیط خارج می کنند؛ در نتیجه راندمان تولید گاز هیدروژن بالا می رود.
تحقیق و توسعه
وزارت نیروی آمریکا برای توسعه استفاده از هیدروژن دو برنامه اصلی را دنبال میکند که یکی برنامه هیدروژن وزارت نیرو و دیگری شبکه اطلاعاتی تکنولوژیهای هیدروژن است. هیدروژن، سومین انرژی فراوان بر روی سطح زمین است. همان طور که به صورت ابتدایی در آب و ترکیبات آلی یافت می شود. هیدروژن از هیدروکربن ها یا آب به دست می آید و هنگامی که به عنوان سوخت مصرف می شود، یا برای تولید الکتریسیته از آن استفاده می شود و یا با ترکیب مجدد با اکسیژن تولید آب می کند. از این رو و با توجه به قابلیت بالای تولید انرژی در این سوخت اخیراً تلاش های زیادی برای جانشین کردن این سوخت صورت می گیرد.
مسائل ایمنی
هیدروژن از دیدگاه ایمنی نیز مطمئن و مطلوب است و برای حمل ونقل ، نگهداری و استفاده، خطرناک تر از سوخت های رایج دیگر نیست. به هر صورت مسائل ایمنی همچنان به عنوان یکی از اساسیترین مقوله ها در استفاده از انرژی هیدروژن باقی می ماند.استانداردهای متداول دنیا امنیت استفاده از آن را با سختگیری در طراحی و انجام آزمایش های متعدد فراهم می آورد. همچنین در حوزة نگهداری و حمل آن، استانداردهای بسیاری برای تمام تجهیزات مرتبط تدوین شده است.
اقتصاد هیدروژن
برای هیدروژن به عنوان یک سوخت، سیستم توزیعی مناسبی وجود ندارد. با این که معمولاً انتقال از طریق خط لوله با صرفهترین راه انتقال سوختهای گازی است، اما در حال حاضر سیستم خط لوله مناسبی موجود نیست. انتقال هیدروژن به طور خاص از طریق مخزن و تانکرهای گاز صورت میگیرد. استفاده از هیدروژن به عنوان سوخت به یک زیر ساختار برای حمل ونقل و نگهداری و با توجه به مسائل ایمنی و اقتصادی نیاز دارد.
دیدگاه ایجاد یک زیر ساختار که هیدروژن را به عنوان منبع انرژی مورد استفاده قرار میدهد، مفهوم اقتصادی بودن این طرح را پدید آورده که بهترین راه جهت ایجاد تقاضای بیشتر برای تولید و مصرف این انرژی است، زیرا منابع تولید هیدروژن بسیار ارزان و دردسترس هستند. هیدروژن قابلیت بالایی برای تولید انرژی دارد و میزان آلودگی ناشی از مصرف این سوخت در محیط زیست بسیار کم است. این سوخت به عنوان منبعی تجدیدپذیر، پاک و فراوان تر از سوخت فسیلی می تواند کاربرد زیادی برای نیروگاه ها و بخش حمل و نقل داشته باشد.
رادیو ماهواره ای یا دیجیتالی از فضا، پخش بدون وقفه ای را به رادیوی شما ارسال می کند. سه گوینده رادیوی فضائی عبارتند از: رادیو ماهواره ای Sirius ، XM و World Space. شنوندگان چنین رادیوئی، دستیابی به صدها ایستگاه رادیویی را دارا می باشند. اجزاء سیستمهای سه رادیو ماهواره ای عبارتند از: ماهواره ها، تکرار کننده زمینی و گیرنده های رادیوئی. رادیو ماهواره ای XM در مناطق محدودی از ایالت متحده، خدمات تجاری را ارائه می دهد. چنین رادیوئی از دو ماهواره بوئینگ HS702 استفاده می کند که در مدار ثابت بر زمین به طور موازی قرار دارند. ایستگاه زمینی رادیوی XM یک سیگنال را به دو ماهواره مدار ثابت بر زمین یا GEO (ماهواره یا فضا پیمائی که مدارش دور خط استوا بوده و سرعتش مساوی است با سرعت حرکت زمین به دور خود و بنابراین در بالای محل خاص ثابتی قرار دارد) ارسال می کند. گیرنده های رادیوئی طوری برنامه ریزی شدند تا سیگنال اطلاعات دیجیتالی را که شامل بیش از 100 کانال صوت دیجیتالی می باشد، دریافت و رمزگشایی می کنند. آهنگ، خواننده و نوع موزیک همگی در رادیو به نمایش گذاشته می شوند.
ترانسفورماتور وسیله ای است که انرژی الکتریکی را در یک سیستم جریان متناوب از یک مدار به مدار دیگر انتقال می دهد و می تواند ولتاژ کم را به ولتاژ زیاد وبالعکس تبدیل نماید .
برخلاف ماشینهای الکتریکی که انرژی الکتریکی و مکانیکی را به یکدیگر تبدیل می کنند ، در ترانسفور ماتور انرژی به همان شکل الکتریکی باقیمانده و فرکانس آن نیز تغییر نمیکند و فقط مقادیر ولتاژ و جریان در اولیه و ثانویه متفاوت خواهد بود . ترانسفورماتورها نه تنها به عنوان اجزاء اصلی سیستم های انتقال و پخش انرژی مطرح هستند بلکه در تغذیه مدارهای الکترونیک و کنترل ، یکسوسازی ، اندازه گیری و کوره های الکتریکی نیز نقش مهمی بر عهده دارند .
انواع ترانسفورماتورها را میتوان برحسب وظایف آنها بصورت ذیل بسته بندی کرد :
انواع ترانسفورماتورها را میتوان برحسب وظایف آنها بصورت ذیل بسته بندی کرد :
1- ترانسفورماتورهای قدرت در نیروگاهها و پستهای فشار قوی
2- ترانسهای توزیع در پستهای توزیع زمینی و هوایی ، برای پخش انرژی در سطح شهرها و کارخانه ها
3- ترانسهای قدرت برای مقاصد خاص مانند کوره های ذوب آلومینیم ، یکسوسازها و واحدهای جوشکاری
4- اتوترانسها جهت تبدیل ولتاژ با نسبت کم و راه اندازی موتورهای القایی
5- ترانسهای الترونیک
6- ترانسهای ولتاژ و جریان جهت مقاصد اندازه گیری و حفاظت
7- ترانسهای زمین برای ایجاد نقطه صفر و زمین کردن نقطه صفر
8- ترانسهای آزمایشگاه فشار قوی و ...
و از نظر ماده عایقی و ماده خنک کننده نیز ترانسفورماترها را می توان بصورت ذیل بسته بندی کرد :
1- ترانسفورماتورهای روغنی Oil immersed power Transformer
2- ترانسفورماتورهای خشک Dry type transformer 3-ترانسفورماتورهای با عایق گازی (sf6) Gas insulated transformer
سایر ترانسفورماتورها مانند ترانسفورماتورهای کوره ، ترانسفورماتورهای تغییر دهنده فاز و..
بعنوان ترانسفورماتورهای خاص قلمداد می گردند .
ساختمان ترانسهای قدرت روغنی
قسمتهای اصلی در ساختمان ترانسفورماتورهای قدرت روغنی عبارتند از:
1- هسته یک مدار مغناطیسی
2- سیم پیچ های اولیه و ثانویه
3- تانک اصلی روغن
به جز موارد فوق اجزا دیگری نیز به منظور اندازه گیری وحفاظت به شرح زیر وجوددارند :
1- کنسرواتوریا منبع انبساط روغن
2- تب چنجر
3- ترمومترها
4- نشان دهنده های سطح روغن
5- رله بوخ هلتز
6- سوپاپ اطمینان یا لوله انفجاری / شیر فشار شکن )
7- رادیاتور یا مبدلهای حرارتی
8- پمپ و فن ها
10 – شیرهای نمونه برداری از روغن پایین و بالای تانک
11- شیرهای مربوط به پرکردن و تخلیه روغن ترانس
12- مجرای تنفسی و سیلیکاژل مربوط به تانک اصلی و تب چنجر
13- تابلوی کنترل
14- تابلوی مکانیزم تب چنجر
15- چرخ ها
16- پلاک مشخصات نامی
1- هسته :
هسته ترانس یک مدار مغناطیسی خوب با حداقل فاصله هوایی و حداقل مقاومت مغناطیسی است تا فورانهای مغناطیسی براحتی از آن عبور کنند . هسته بصورت ورقه ورقه ساخته شده و ضخامت ورقه ها حدود0.3 میلیمتر و حتی کمتر است . برای کاهش تلفات فوکو ورقه ها تا حد امکان نازک ساخته می شوند و لی ضخامت آنها نباید بحدی برسد که از نظر مکانیکی ضعیف شده و تاب بردارد .
در ترانسهای قدرت ضخامت ورقه ها معمولاً 0.3 یا 0.33 میلیمترانتخاب می شود که این ورقه ها توسط لایه نازکی از وارنیش عایقی با یک سیم نازک عایقی ، نسبت به هم عایق می شوند .
2- سیم پیچی های ترانس
در ساختمان سیم پیچ های ترانس باید موارد متعددی در نظر گرفته شوند که در ذیل به مهمترین آنها اشاره می نمائیم :
1- در سیم پیچ هاباید جنبه های اقتصادی که همان مصرف مقدار مس و راندمان ترانس می باشد ، مراعات شود .
2- ساختمان سیم پیچ ها برای رژیم حرارتی که باید در آن کار کند محاسبه شود ، زیرا در غیر این صورت عمر ترانس کاسته خواهد شد .
3- سیم پیچ ها در مقابل تنش ها و کشش های حاصل از اتصال کوتاه های ناگهانی مقاوم شوند .
4- سیم پیچ ها باید در مقابل اضافه ولتاژهای ناگهانی از نقطه نظر عایقی ، مقاومت لازم را داشته باشند .
سیم پیچ ترانس ها نسبت به هم در نوع سیم پیچ ، تعداد حلقه ها درجه و اندازه سیمها و ضخامت عایق بین حلقه ها متفوت خواهند بود . هر چه ولتاژ ترانس بالا برود ، تعداد حلقه های سیم پیچ بیشتر می شود و هر چه ظرفیت ترانس بیشتر شود ، اندازه سیم ها بزرگتر می گردد .
در ترانس با هسته ستونی ، سیم پیچها اعم از فشار قوی ، متوسط و فشار ضعیف و سیم پیچ تنظیم – بصورت استوانه متحدالمرکز روی ستونهای هسته قرار می گیرند . معمولاً سیم پیچ فشار ضعیف در داخل و فشار قوی در خارج واقع می شوند و ترتیب فوق به این دلیل رعایت می شود که عایق کاری فشار ضعیف نسبت به هسته راحت تر است .
3- تانک اصلی روغن
تانک ترانس یک ظرف مکعب یا بیضوی شکل است که هسته و سیم پیچ های ترانس در آن قرار می گیرند و نقش یک پوشش حفاظتی را برای آنها ایفا می کند داخل این ظرف از روغن پر می شود بطوریکه هسته و سیم پیچ کاملاً در روغن فرو می روند . سطح خارجی تانک تلفات گرمایی داخل ترانس را به بیرون منتقل می کند از هر مترمربع سطح تانک حدوداً 400 الی 450 وات توان گرمایی به خارج منتقل می شود ، بطوریکه در ترانسهای کوچک ، همین سطح برای خنک کاری کافی است و به تمهیدات دیگری نظیر رادیاتور وفن نیاز نمی باشد . در ترانسهای تا KVA 50 بدنه تانک از ورق ساده فولادی به ضخامت حدوداً MM3 میلیمتر ساخته می شود ، سطح آن صاف بوده و نیازی به میله های تقویتی یا لوله های خنک کن ندارد . هر 4 وجه ترانس از یک ورق یک پارچه درست می شود و فقط در یک گوشه جوشکاری می گردد .
تانک ترانس بایستی موجب شود که موارد مشروحه ذیل تأمین گردند :
- حفاظتی برای هسته ، سیم پیچ ، روغن و سایر متعلقات داخلی باشد .
- دارای استقامت کافی باشد که در حین حمل و نقل و نیز در زمان اتصال کوتاه داخلی بتواند تنش های مکانیکی ایجاد شده را تحمل نماید .
- ارتعاشات و صدا در آن به حداقل برسد .
- ساختمان آن در برابر نشت روغن و یا نفوذ هوا کاملاً آب بندی باشد .
- سطوح کافی برای دفع گرمای ناشی از تلفات ترانس را تأمین کند .
- محلی برای نصب بوشینگها ، تب چنجر ، مخزن ذخیره روغن و سایر متعلقات باشد.
- از نظر ابعاد در حدی باشد که براحتی قابل تحمل و حمل و نقل از طریق جاده یا راه آهن باشد .
- حداقل تلفات فوکو در آن ایجاد شود .
- حداقل میدان مغناطیسی در خارج از آن وجود داشته باشد .
به این ترتیب طراحی تانک ترانس به روش پیش بینی شده برای حمل و نفل آن نیز بستگی دارد .
4- مقره ها ( بوشینگ ها )
سرهای خروجی سیم پیچ های فشار قوی و فشار ضعیف باید نسبت به بدنه فلزی تانک ، عایقکاری شوند . برای این منظور از مقره ها استفاده می شود . مقره یا بوشینگ تشکیل شده است از یک هادی مرکزی که توسط عایق های مناسبی در میان گرفته شده است .
بوشینگها روی در پوش فوقانی ترانس نصب می شوند و در موارد نادری بوشینگها را روی دیوارة جانبی تانک هم نصب می کنند . انتهای پایینی مقره در داخل تانک جای می گیرد ، در حالیکه سر دیگر آن در بالای درپوش و در هوای خارج واقع می شود .
ترمینالهای هر دو سر دارای بستهای مناسبی برای اتصال به سر هادی های داخل ترانس و نیز هادی های شبکه می باشند . شکل و اندازه بوشینگها به کلاس ولتاژ ، نوع محل ( داخل ساختمان یا در هوای آزاد ) و جریان نامی آن بستگی دارد . بوشینگهای داخل ساختمانی نسبتاً کوچک بوده و سطح آن صاف است ، اما بوشینگهای هوای آزاد کاملاً در معرض شرایط مختلف جوی نظیر برف و باران و آلودگی و ... قرار می گیرند ، بنابراین از نظر شکل کاملاً متفاوتند و از سپرهایی به شکل چتر تشکیل می شوند ، تا سطح زیرین آنها در مقابل باران خشک نگه داشته شوند . دراین صورت سطح خارجی آنها زیاد شده و فاصله خزش جرقه روی سطح چینی عایق زیادتر می گردد و در نتیجه استقامت الکتریکی بوشینگ افزایش می یابد .
در حال حاضر تمام ترانسهای با قدرت زیاد ، برای کار در هوای آزاد ساخته می شوند و مقره های عایقی ، برای ولتاژهای مختلف زیر موجود می باشند :
0.5و1و3 و6 تا 10 و20 و 35 و110 و220 و320 و500 و750 کیلووات
در ترانسهای قدرت از 3 تا 10 کیلووالت ، همان بوشینگ kv10 بکار می رود . برای ترانسهای kv 1 و کمتر از مقره چینی ساده یا مقره اپوکسی زرین ساخته می شود .
سیستم های اندازه گیری و حفاظت ترانس
1- کنسر واتور یا منبع انبساط روغن
منبع ذخیره روغن که به اسامی منبع انبساط و کنسرواتور نیز نامیده می شود ، تانکی است که در بالاترین قسمت ترانس نصب می شود در حین تغییرات بار روزانه ، روغن ترانس انبساط وانقباض می یابد و در حین انبساط وارد منبع ذخیره می شود . اندازه و حجم منبع ذخیره به اندازه ترانس و تغییرات دمایی آن در هنگام بهره برداری بستگی دارد . در ترانسهایی که دارای تب چنجر قابل قطع زیر بار هستند ، منبع انبساط به دو بخش تقسیم می گردد که قسمت کوچکتر برای تب چنجر و قسمت بزرگتر برای تانک اصلی در نظر گرفته می شود . از بالای هر قسمت منبع ذخیره ، لوله ای به فضای آزاد آورده می شود ، که به آن مجرای تنفسی می گویند (Breather) در ورودی این مجرا ظرف شیشه ای قرار دارد ، که داخل آن از ماده ای رطوبت گیر به نام سیلیکاژل پر می شود . به این ترتیب هوای ورودی به ترانس رطوبت خود را از دست داده و کاملاً خشک خواهد بود .
در هر قسمت منبع ذخیره ، یک نشان دهندة سطح روغن نصب می شود تا سطح روغن را در حین کار ترانس بتوان نظارت کرد و همچنین دو سطح منبع دیگر که مجهز به کنتاکت آلارم می باشند نیز بر روی آنها نصب می گردند سطح خارجی منبع ذخیره نیز با رنگ مناسب پوشیده می شود تا از خوردگی و زنگ زدن محافظت گردد .
2- تپ چنجر
در بارهای مختلف افت ولتاژ در ترانسفورماتورها و خطوط نیز تغییر می کند و سبب تغییر ولتاژ شبکه می شود . کنترل ولتاژ شبکه های توزیع و انتقال عمدتاً توسط تب چنجر ایجاد می شود . اساس کار تب چنجر بر تغییر نسبت تبدیل ترانس استوار است . بدین ترتیب که با انشعاباتی که در سیم پیچ فشار قوی تعبیه می گردد تعداد دور سیم پیچ را تغییر داده و سبب تغییر ولتاژ خروجی ترانس می گردد
تپ چنجرها بطور گسترده ای برای کنترل ولتاژ شبکه در سطوح مختلف ولتاژی بکار گرفته می شوند . معمولاً کنترل ولتاژ در محدودة %15 +_ مقدور است . ولتاژ هر پله تب چنجر عموماً بین 1 تا 5/2 درصد تغییر می کند انتخاب مقدار کم برای پله ها سبب افزایش تعداد تپ ها می گردد و انتخاب مقدار بالا برای هر پله باعث عدم امکان تنظیم دقیق ولتاژ مورد نظر می گردد .
محل تپ چنجر : (( تپ چنجر ))
در داخل تانک اصلی ، قسمتی را برای بخش اصلی تب چنجر ( دایورترسوئیچ ) در نظر گرفته اند این قسمت کاملاً آب بندی شده است داخل آن نیز با روغن ترانس پر شده است . این روغن کاملاً از روغن تانک اصلی جداست و باهم مخلوط نمی شود . تپ چنجر را در سمت فشار قوی نصب کرده اند که دارای مزیت های زیرمی باشند :
الف) در طرف فشار قوی جریان کمتر است لذا برای تپ چنجرهایی که زیر بار عمل می کنند حذف جرقه ساده تر است .
ب) چون تعداد دور سیم پیچها ی فشار قوی بیشتر است ، لذا امکان تغییرات یکنواخت تروپه های کوچکتر به راحتی میسر است . در اتصال ستاره انشعابات تب چنجر را در سمت نقطه صفر قرار می دهند تا عایق کاری آن نسبت به زمین ساده تر باشد .
بهره برداری از ترانسفورماتورهای با تنظیم کننده ولتاژ زیر بار :
اکثر ترانسفورماتورها دارای دستگاهی بنام تب چنجر بوده که کار آنها عملاً در مدار گذاشتن و خارج کردن تعدادی از حلقه های سیم پیچی ترانسفورماتور به منظور تغییر دادن در نسبت تبدیل ترانس می باشد . عموماً این دستگاه در قسمت فشار قوی قرار می گیرد .
تب چنجر ترانسفورماتورها عموماً بر 2 نوع می باشند :
1- On load tap changer : ترانسفورماتورهایی که تب آنها زمانی که تپ ترانسفورماتور زیربار است ، قابل تغییر می باشد .
2- Off load tap changer : ترانسفورماتورهایی که تب آنها فقط زمانی که در مدار نباشند ، قابل تغییر می باشند .
این تغییر تپ در محل روی بدنة ترانس صورت می گیرد . به این ترتیب با توجه به تعداد تپ و اینکه هر تپ چه مقدار تغییر ولتاژ بوجود می آورد و نیاز به چه مقدار تغییر در ولتاژ می باشد ، تب آنها را بر حسب نیاز سیستم تغییر می دهیم . مکانیزم عمل تپ به طور کلی به این صورت است که اهرمی قادر است در جهت گردش عقربه های ساعت تعداد حلقه های سیم پیچ را کم و در خلاف آن زیاد نماید .
ترانسفورماتورهایی که مجهز به سیستم اتوماتیک ولتاژ
( Avr = Automatic voltage regulation)
می باشند به طریق زیر تغییر تب صورت می گیرد :
الف) اتوماتیک ب) دستی و الکتریکی از اطاق فرمان
ج) دستی الکتریکی از محل د) دستی مکانیکی توسط اهرم مخصوص
هر تغییر Tab در اولیه ترانس قدرت به اندازه kv5 در ولتاژ ورودی ترانس تغییر ایجاد می کند .
3- ترمومترها :ا
این نشان دهنده ها ، از نوع عقربه ای بوده و برای تشخیص درجه حرارت گرمترین نقطه سیم پیچی ترانس بکار میرود . معمولاً به ازاء هر گروه سیم یک نشان دهنده بکار گرفته شده که روی یک از فازها نصب می شود . این روش اندازه گیری بصورت غیرمستقیم است به این معنی که غلاف ترمومتر داخل روغن بوده و دمای روغن را حس می کند، سپس توسط یک زف جریانی متناوب با جریان عبوری از سیم پیچ از کویل حرارتی عبور میکند
، لذا گرمایی متناسب با سیم پیچ ها در ترمومتر ایجاد می شود .
نشان دهنده حرارت ورغن :
این نشان دهنده نیز از نوع عقربه ای بوده و عنصر حساس آن در بالای ترانس و در حول و حوش گرمترین محل روغن نصب می شود و خود آن روی بدنه ترانس و در مجاورت ترمومترهای سیم پیچ ها نصب می گردد . نوع عنصر حساس ، اغلب مقاومت حساس به دما است .
4- نشان دهندة سطح روغن :
اگر چه رله بوخهولتز می تواند کاهش سطح روغن را نشان دهد ولی ، برای داشتن ضریب اطمینان بالاتر ، نشان دهندة سطح روغن نیز بروی منبع ذخیره ( کنسرواتور) پیش بینی می شود . ممکن است نشان دهنده بصورت دریچه شیشه ای برای دیدن سطح روغن باشد . علاوه برآن ، نشان دهنده نوع عقربه ای که از طریق مغناطیس ، با شناور داخل منبع کنسرواتور در ارتباط است . نیز تعبیه می گردد و باید طوری نصب شود که از سطح زمین قابل رؤیت باشد . عقربه نشان دهنده باید نمایانگر سطوح حداکثر ، حداقل و نرمال بوده و کنتاکتهایی برای آلارم نیز باید پیش بینی شده باشد
5- رله بوخهولتز :
تجهیزات الکتریکی که داخل آنها پر از روغن است نظیر ترانسفورماتورها ، بوشینگهای آنها و ترمینال باکس مربوط به کابلها را می توان جهت محافظت از عیوب داخلی و از دست رفتن روغن آنها ، با رله بوخهولتز حفاظت کرد .
این رله که در لوله رابط بین تانک ومنبع ذخیره نصب می شود از دو گوی شناور که در داخل محفظه رله نصب شده اند و می توانند همراه با سطح روغن جابجا شوند ، تشکیل شده است . دو عدد کلید جیوه ای نیز با شناور همراه هستند و می توانند کنتاکتهایی را قطع یا وصل کنند رله بوخهلتز بسیار دقیق است و از آنجا که در مراحل اولیه آغاز شدن بسیاری از مشکلات ، آلارم می دهد . این شانس را به پرسنل بهره برداری می دهد که شرایط خطرناک را خیلی زود شناسایی کنند . و از آسیب های جدی به تجهیزات جلوگیری نمایند .
تنظیم درجه حساسیت رله بوخهولتز کاملاً تجربی است و بستگی به ترانس و رله دارد . در هر حال باید دقت داشت که رله خیلی حساس نباشد ، زیرا اضافه بار کم و جریانهای اتصال کوتاه شدید خارجی و حتی تغییرات درجه حرارت موسمی ، سبب جریان پیدا کردن روغن می شود که نباید رله بوخهولتز را بکار اندازد . پس از هر تریپ ترانس ، در اثر رله بوخهولتز باید گازهایی که در محفظه رله جمع شده است را خارج نمود تا شناور آن به حالت اولیه خود بازگردد.
در ضمن باید گازهایی را که به محفظه گاز رله خارج می کنیم ، از نظر قابلیت اشتعال مورد آزمایش قرار دهیم ، زیرا در صورتیکه ترانسفورماتور خوب تحت خلاء قرار نگرفته باشد ، هوای موجود در داخل روغن ، کم کم خارج شده و در رله جمع می گردد و می تواند سبب ظاهر شدن آلارم گردد .
همچنین ممکن است به طریقی هوا به داخل ترانسفورماتور نفوذ کرده باشد . این عمل در ترانسهایی که روغن آنرا جدیداً عوض کرده اند بیشتر پیش می آید . با وجود اینکه رله بوخهولتز یک رله بسیار خوبی است و می تواند از آغاز پیدایش نقص آن را تشخیص دهد ، و لیکن دارای محدویت هایی نیز هست که در ادامه ذکر می گردد .
محدودیت های رله بوخهولتز :
1-فقط خطاهایی را تشخیص می دهد که در سطح روغن پایین تر از رله اتفاق افتاده باشد .
2- تنظیم کلید جیوه ای را نمی توان زیاد حساس گرفت ، زیرا در این صورت لرزشهای ناشی از بهره برداری ، زلزله ، شوکهای مکانیکی در خط و حتی نشستن پرنده ها ، ممکن است اشتباهاً آنرا به کار اندازند .
3- می نیمم زمان عمل کردن آن 0.1 ثانیه است و متوسط آن 0.2 ثانیه . چنین رله ای خیلی کند به حساب می آید ، و لیکن با وجود آن ارزش این رله بسیار بالاست .
4- از نظر اقتصادی رله بوخهولتز برای ترانسهای کمتر از kva 500 بکار برده نمی شود .
6- سوپاپ اطمینان یا لوله انفجاری ( شیر فشار شکن )
در اثر اتصال کوتاه ناگهانی و یا هر حادثة دیگر در هسته و سیم پیچها که منجر به ایجاد گاز شدید شود ، فشار داخل تانک می تواند به میزان خطرناکی افزایش یابد . برای جلوگیری از خطر انفجار تانک ، در بالای درپوش آن شیر فشار شکن نصب می گردد .
این شیزر در عرض چند میلی ثانیه عمل خواهد کرد و سبب تخلیه فشار خواهد شد . در همین موقع ، میکرو سویچی که همراه آن است ، سبب بسته شدن مدار تریپ می گردد . پس از کاهش فشار در اثر نیروی فنر ، شیر خود به خود بسته خواهد شد .
7- رادیاتور یا مبدل حرارتی
نظر به اینکه روغن دارای خاصیت عایقی خوب و همچنین تبادل حرارتی زیاد می باشد . در ترانسفورماتورها بعنوان خنک کننده مورد استفاده قرار می گیرد . جهت تبادل حرارتی بهتر با محیط اطراف ، اصولاً روغن از طریق رادیاتور و پمپ های روغن یک سیکل بسته را طی می نماید و حین عبور از رادیاتورها توسط فن ها با محیط اطراف تبادل حرارتی انجام می دهد . لازم به توضیح است در بعضی از ترانسفورماتورهای واحدهای آبی روغن توسط کولرهای آبی ( Heat exchanger ) خنک می شود .
8- پمپ و فن ها
جهت تبادل حرارتی بهتر با محیط اطراف ، اصولاً روغن از طریق رادیاتور و پمپ های روغن یک سیکل بسته را طی می نماید و حین عبور از رادیاتورها توسط فن ها با محیط اطراف تبادل حرارتی انجام می دهد .
معمولاً در ترانس های قدرت که مجهز به پمپ روغن می باشند ، یک نشان دهندة فولی روغن در مسیر بای پاس و به موازات مسیر پمپ های روغن نصب می شود که در شرایط روشن بودن پمپ ها و جاری بودن روغن ، صفحه معلق آن به صورت مایل قرار می گیرد . اما به خاموش شدن پمپ و یا قطع جریان روغن – به هر دلیل دیگر – صفحه بر اثر نیروی وزن پایین آمده و بصورت قائم واقع می شود . در این حالت ، اغلب سبب بسته شدن کنتاکتی خواهد شد که موقعیت این صفحه را در اتاق فرمان گزارش می نماید . همچنین از طریق دریچه شیشه ای ، موقعیت آن قابل رؤیت است .
10 – شیرهای نمونه برداری از روغن پایین و بالای تانک
11- شیرهای مربوط به پرکردن و تخلیه روغن ترانس
12- مجرای تنفسی و سیلیکاژل مربوط به تانک اصلی و تب چنجر
منبع ذخیره روغن توسط یک یا دو مجرای تنفسی به هوای آزاد مربوط می گردد و در ورودی آن یک ظرف شیشه ای کار گذاشته می شود که بسته به بزرگی منبع می تواند از یک یا چند قسمت تشکیل شده باشد . درون این ظرفها را با سیلیکاژل پر می کنند .
هنگامیکه بار ترانس زیاد باشد و روغن گرم شود بر اثر انبساط روغن مقداری از هوای داخل منبع ذخیره از طریق مجرای تنفسی خارج می شود . در انتهای ظرف سیلیکاژل یک مجرا وجود دارد که در بالای آن یک پیاله زنگی شکل بصورت معکوس قرار دارد و در ته ظرف مقداری روغن ترانس ریخته می شود . به این مجموعه تله هوا (air trap) میگویند .
هوا برای خارج شدن ا زمنبع ذخیره باید از این تله بگذرد هنگامیکه روغن منقبض می شود فشار داخل منبع ذخیره کاهش می یابد . و فشار هوای بیرون بر سطح روغن داخل تله ، سبب می گردد که سطح روغن داخل زنگ تا آنجا پائین بیاید که هوا بتواند از آن عبور کند و پس از گذشتن از سیلیکاژل به منبع ذخیره برسد . به این ترتیب روغن، ذرات معلق در هوا را می گیرد و سیلیکاژل که یک ماده رطوبت گیر است باعث جذب رطوبت هوا خواهد شد .
سیلیکاژل به صورت دانه های گرد کوچکی است که در شرایط خشک ، رنگ آن آبی است و با جذب رطوبت به رنگ صورتی در خواهدآمد . وقتی حدود 75% درصد از سیلیکاژل داخل ظرف تغییر رنگ داد باید آن را تعویض نمود . سیلیکاژل صورتی شده را برای بازیافت به آزمایشگاه می فرستند سلیکاژل از پایین ظرف شروع به تغییر رنگ می کند . اگر در مواردی مشاهده شود این تغییر رنگ از بالای ظرف شروع شده است به این معنی است که نشتی هوا وجود دارد و باید آن را برطرف نمود .
13- تابلوی کنترل
14- تابلوی مکانیزم تب چنجر
15- چرخ ها
16- پلاک مشخصات نامی
ترانسهای قدرت T1 ,T2 (400/33KV) پست اتصالشان بصورت ستاره مثلث می باشد این بدان علت است که اتصال شماره – مثلث در پست های فرعی و در پایان خط انتقال بکار می رود و توسط آن ولتاژ فشار قوی به متوسط یا فشار ضعیف تبدیل می شود تا به ترانس توزیع متصل گردد .
از زیان دیگر این روش این است که چون هارمونی سوم جریان در مثلث بسته می تواند جریان یابد ، لذا جریان آن سینوسی بوده و در نتیجه ولتاژهای ثانویه سینوسی می باشند ( یعنی دارای هارمونی سوم ولتاژ نمی باشند ) .
کاربرد این اتصال :
1- پست های فرعی انتهای خط انتقال انرژی
2- تبدیل فشار قوی به فشار ضعیف
3- در مواردی که همه مصرف کننده ها سه فاز داشته باشند .
اتصال زیگزاگ :
همانگونه که از اسمش پیداست این اتصال در ترانس زیگزاگ استفاده شده است :
مزایای این اتصال : 1- از ثانویه ترانس قدرت در مقابل اتصال زمین حفاظت می کند .
2- نامتعادلی بار را شدیداً کاهش می دهد .
3- مانند اتصال مثلث هارمونی سوم ولتاژ را حذف می کند .
اتصال ترانس مصرف داخلی پست بصورت مثلث – ستاره می باشد : 33KV/380Vاین اتصال در سیستمهای توزیعی ( چهار سمبه ) بکار می رود که همزمان می تواند هم مصرف کننده های سه فاز را تغذیه نماید و هم بصورت تکفاز در مصارف خانگی و روشنایی استفاده شود .
قطع و وصل ترانسفورماتورهای قدرت :
جهت قطع ترانسفورماتور بایستی ابتدا بار ترانسفورماتوری که قرار است از مدار خارج گروه محاسبه شود . اگر امکان مانور دادن بار بر روی ترانسفورماتورهای پرالل وجود داشته باشد ، می توان پس از انجام مانور اقدام به قطع دژنکتور طرف ثانویه ترانسفورماتور نمود . بعد از آن پک ترانسفورماتور را در صورتیکه از نوع O.L.T.C باشد ، روی حالت زمان گذاشته و سپس دژکتور طرف اولیه قطع گردد .
در صورتیکه امکان مانور بار وجود نداشته باشد و یا خروج ترانسفورماتور اضطراری نباشد ، خاموشی به یکی از روزهای تعطیل یا در ساعاتی از شبانه روز که بار خروجی حداقل داشته باشد ، موکول می گردد . عمل وصل ترانسفورماتورها عیناً عکس عملیاتی است که در حالت قطع صورت می گیرد .
تجهیزات اندازه گیری و حفاظت ترانسفور ماتور 165MVA یا 62.5MVA پست 400KV
1- ترانسفورماتورهای جریان
2- نشان دهنده درجه حرارت سیم پیچ
3- نشان دهنده درجه حرارت روغن
4- Pressure relief valve
5- سیلیکاژل Dehy drating breather ( محفظه سیلیکاژل )
6- رله بوخهولتز Buchholz relay
7- Gas collector
8- کیج مغناطیسی سطح روغن
منبع: http://www.aeesiau.com
خبرگزاری فارس
منبع: نسیم قدس
هنگامی که امپراتوری عثمانی در اوج اقتدار خود منافع اقتصادی و سیاسی غربیان را به خطر انداخته بود، یکی از شیوههای پنهان دشمنان برای درهمشکستن قدرت آنان چنین بود که دختران زیباروی یهودی را به بهانهای بر سر راه بزرگان سیاست و اقتصاد آنان قرار میدادند و یا آنها را به حضور سلاطین عثمانی پیشکش میکردند. صاحبنظران یکی از علل سقوط امپراتوری عثمانی را نفوذ زنان یهودی در دربار سلاطین آن و پیدایش نسلهایی با مادر یهودی از سلاطین مسلمان میدانند....ادامه مطلب
نفوذ در یک خاندان ثروتمند مسیحی
«خاندان آنیلی2 هماکنون مالک مجموعه عظیم فیات هستند که کارخانه اتومبیلسازی فیات نیز بخشی از آن مجموعه به حساب میآید. مالکیت «باشگاه یوونتوس» و روزنامههای «لاستامپا» و «کوریره دلاسرا» تنها گوشهای از اموال این خاندان است. آنها سالانه دستکم شصت میلیارد دلار (بیش از درآمد نفتی سالانه کشورمان) درآمد دارند و همین ثروت و قدرت رسانهای آنها را به خاندان سلطه در ایتالیا بدل کرده است تا جایی که حتی رئیسجمهور نیز از آنها حرفشنوی دارد.3
بزرگ این خاندان در سالهای پایانی قرن بیستم و سالهای آغازین قرن بیستویک، «جیووانی آنیلی» یک مسیحی کاتولیک و سوپر میلیاردر و سناتور سرشناس ایتالیایی بوده است. او همسری یهودی4 اختیار میکند و از این وصلت، صاحب فرزندی میشود که او را ادواردو نام مینهند.
ادواردو بعدها دلباخته اسلام و انقلاب اسلامی میشود. به ملاقات امام خمینی (ره) میآید و نهایتا در سال 2000 در ماجرای مشکوکی از دنیا میرود. او اکنون در ایران اسلامی با عنوان شهید مهدی آنیلی شناخته میشود.
اما سرنوشت خانواده مسیحی آنیلی به گونهای دیگر رقم میخورد. مارگریتا، تنها خواهر ادواردو با مردی یهودی و صهیونیست وصلت کرده است و «جان لاپوالکان» حاصل این پیوند در سال 1997 پس از آن که «جیووانی اومبرتو» پسرعموی ادواردو که به عنوان جانشین رئیس فیات برگزیده شده بود، بر اثر سرطانی ناشناخته از دنیا میرود؛ با نظر شورای رهبری فیات به این سمت برگزیده میشود.5
حقیقت آن است که درگذشت مشکوک ادواردو و پسرعمویش در سالهای قبل، سهمالارث خواهرزادههای یهودی و صهیونیست او را افزایش داده و در توطئهای خاموش، ثروت خانواده بزرگ آنیلی که کاتولیک بودند، به یهودیان صهیونیست منتقل شده و مدیریت مجموعه عظیم فیات و سایر موسسات و شرکتهای متعلق به آنیلیها، به سادگی به یهودیزادگان آن خاندان رسیده است.6
یک مفسر قرآن با ریشه یهودی
در علم تفسیر و معرفی طبقات مفسران بعد از صحابه از جماعت تابعین نام میبرند که شاگردان مفسران صحابه باشند. ا زجمله «جماعت تابعین» محمدبن کعب قرظی از مفسران معروف و از نژاد یهود بنیقریظه بوده که در قرن اول هجری میزیسته است.7
آیا کریستف کلمب یهودی بود؟
«مسیحی بودن» یا «تظاهر کلمب به مسیحیت» و «یهودی بودن او در خفا» از موضوعات مهم تاریخی است، چراکه به تحولات عمیق کشورهای غربی یعنی «رنسانس» که در واقع با سفر کلمب و رسیدن وی به قاره نو شروع میشود، رنگی خاص میزند. معنای «یهودی بودن کلمب» ـ خصوصا که اثبات شده هزینههای سفر او را نیز یهودیان تامین کردهاندـ این است که یهود از همان آغاز سفر کلمب، برای تسلط بر منافع حاصل از این سفر و مصادره هرگونه منفعت حاصل از آن «برنامه» داشته است.
البته روشن است که عموم نویسندگان و فیلمسازان غربی که در نظام سلطه غرب رشد میکنند، در پی کتمان این «نتیجهگیری» باشند.
ژان پل دوویول (jean paul Duviol) درباره حضور یهودیان در سفر کلمب به سوی قاره آمریکا، آماری میدهد که بسیار چشمگیر است:
«در سپیده دم روز جمعه سوم اوت 1492، نزدیک به صد ملوان سوار بر کشتیهای پینتا و نینیا و کشتی پرشکوه و جلال سانتاماریا که کشتی خود دریاسالار بود، از سواحل اندلس دور میشدند.»8
«کشتی کلمب حدود سی یهودی تغییر دین داده را که بیشک این سفر را موقعیت خوبی برای فرار از دادگاه تفتیش عقاید میدیدند، حمل میکرد، ولی دریغ از یک کشیش»9
و در جای دیگر مینویسد:
«آیا همان طور که خیلی از متخصصان تاکید کردهاند، اصلیت کلمب یهودی بوده است؟ شاید! ولی مسلم این است که او ایمان کاتولیکی عمیقی داشته و حتی تا حد عرفان هم پیش رفته است.»10
ما با دو نکته از سخنان این نویسنده غربی کار داریم:
1-سی نفر یهودی در این سفر با کلمب بودهاند.
2-به نظر بسیاری از متخصصان، خود کلمب هم یهودی بوده است.
بیشتر مؤلفان صاحب شهرت غربی که آثاری از ایشان به فارسی ترجمه شده است، از پرداختن به هر موضوعی که نشان دهنده توطئهآفرینیهای یهودیان در عرصههای گوناگون تعاملات یهودیان با مردم مسیحی و مسلمان باشد، پرهیز دارند.
اینان گاهی که ناچار از بیان بعضی معلومات مدفونشده در سینه کتابخانهها و مراکز تحقیقیشان میشوند، آن را در چنان لفافی میپیچند که بر خواننده راه هرگونه برداشت منفی علیه یهود بسته باشد!
جمع چنین نویسندگانی اگرچه میکوشند به منزله یک تن واحد عمل کنند، واقع این است که در زمینههایی این هماهنگی بنا بر ماهیت تعاملات انسانی و این که: «دروغگو کمحافظه است» به طور کامل رخ نمیدهد و به همین علت مقایسه اظهارات یکایک این جمع از محققان و تأمل در آن میتواند بخشهایی از معلومات دفن شده غربیها را بنمایاند و منجر به طراحی پرسشهای جدید یا استنتاجات کلیدی مهمی شود.
در مورد شگرد دوویول در بازگویی نقش یهودیان در سفر اکتشافی کلمب این موضوعات تامل برانگیز است:
1-دوویول اگر از «سی تن از همراهان یهودی کلمب» سخن میگوید، بلافاصله نیز به خواننده یادآوری میکند که ایشان «تغییر دین» داده بودند و در عین حال نمیگوید چرا تغییر دین داده بودند؟ همچنین از تشریح ماهیت این «تغییر دین» که مورد قبول دستگاههای رسمی مسیحیت ـ که اتفاقا به شدت دنبال مسیحی کردن یهودیان بودهاند ـ واقع نشده، سخنی به میان نمیآورد.
2-دوویول اگر از «تاکید خیلی از متخصصان» درباره به یهودی بودن کلمب، سخن میگوید، در عین حال به عنوان حقیقتی مسلم از «ایمان کاتولیکی عمیق» او سخن میگوید و تا حد یک عارف مسیحی جایگاه او را بالاتر میبرد!
3-در سراسر کتاب دوویول سخنی از نقش جدی مسلمانان در فراهم آوردن مقدمات علمی صورت گرفتن این سفر نیست! این اثر کاستیهای فراوان دیگری نیز دارد که در اینجا در پی نقد آن نیستیم و علاقهمندان را به این منابع ارجاع میدهیم:
-بازنگری سفر کریستف کلمب، محمّد طیّب، انتشارات تربیت، تهران: بهار 1377.
- پژوهه صهیونیّت (مجموعه مقالات)، به کوشش محمد احمدی، موسسه فرهنگی پژوهشی ضیاء اندیشه؛ تهران: دی 1376، مقالهای باعنوان «سفر کریستف کلمب: بازیابی نقش یهود»، صفحات 142- 83.
پی نوشتها
1- هدیه مسیح (سیری در زندگی ادواردو آنیلی)، مصطفی غفاری ساروی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران: 1386، ص77
2.Agnelli
3. هدیه مسیح (سیری در زندگی ادواردو آنیلی)، مصطفی غفاری ساروی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران: 1386، ص10 و 11.
4. پرنسس مارلا
5. هدیه مسیح (سیری در زندگی ادواردو آنیلی)، مصطفی غفاری ساروی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران: 1386، ص63.
6. هدیه مسیح (سیری در زندگی ادواردو آنیلی)، مصطفی غفاری ساروی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران: 1386، ص76 و 77.
7. قرآن در اسلام؛ علامه سید محمدحسین طباطبایی، به کوشش سیدهادی خسروشاهی، موسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم). قم: 1386. ص 71 (متن و پانوشت).
8. به دنبال کریستف کلمب. ژان- پل دوویول. تصویرگر: موریس پومیه. ترجمه بیتا شمسینی؛ انتشارات ققنوس. تهران: اسفند ماه 138.
9. به دنبال کریستف کلمب. ژان- پل دوویول. تصویرگر: موریس پومیه. ترجمه بیتا شمسینی. انتشارات ققنوس. تهران: اسفندماه 1384. ص 49.
10. به دنبال کریستف کلمب. ژان- پل دوویول. تصویرگر: موریس پومیه. ترجمه بیتا شمسینی. انتشارات ققنوس. تهران: اسفندماه 1384. ص 126 و 127.
خبرگزاری فارس
هفتهنامه "آمریکن فریپرس " در شماره این هفته خود به مقالهای اشاره میکند که در شماره 19 فوریه روزنامه "نیویورک تایمز " فاش شد و در آن آمده بود عرب لبنانی که به اتهام 25 سال جاسوسی برای اسرائیل در لبنان در حبس به سر میبرد، پسرعموی یکی از هواپیماربایان اصلی است که حملات 11 سپتامبر را ترتیب دادند.
نیویورک تایمز در این شماره خود نوشت که اگر چه "علی الجراح " خود را در ملاء عام یک طرفدار سرسخت نهضت فلسطینیان نشان میداد اما اکنون مشخص شده که وی در واقع بیش از دو دهه، مامور مزدور موساد بوده و به ملت خود خیانت کرده و در عین حال عملیات متعدد جاسوسی علیه گروههای فلسطینی و حزبالله لبنان اجرا نموده است.
با این حال نیویورک تایمز در گزارش خود اینگونه مطرح میکند که یکی از پسرعموهای جراح، "زیاد الجراح " جزو 19 تن از هواپیماربایان در واقعه یازده سپتامبر بود. این روزنامه در عین حال تلاش میکند که مطرح کند این دو مرد 20 سال با یکدیگر اختلاف سنی داشتند و "به نظر نمی رسد که همدیگر را خیلی خوب میشناختند ".
آمریکن فریپرس در ادامه تاکید میکند پیشنهاد دور از ذهن تایمز مبنی بر اینکه این دو عموزاده "به نظر نمی رسد که همدیگر را خیلی خوب میشناختند، نوعی فریبکاری است، چرا که به تازگی مشخص شده این دو یکدیگر را میشناختند و این درست مطابق حرف کسانی است که میگویند عموزاده بزرگتر، به احتمال زیاد پسرعموی کوچکتر از خود را به عنوان مامور سازمان اطلاعاتی اسرائیل جذب کرده است.
موضع محتاطانه تایمز به هیچ عنوان تعجبآور نیست، چرا که بنا بر شواهد موجود، روزنامه نیویورکتایمز از این حقیقت که بسیاری از منابع خبری از جمله هفتهنامه آمریکن فریپرس اعلام میکنند توطئه 11 سپتامبر توسط سرویس اطلاعاتی اسرائیل رصد شده بود - اگر نگوییم کاملا بوسیله سرویس اطلاعاتی اسرائیل کنترل میشد- خوشنود نبود.
این هفته نامه در ادامه گزارش، مورد مذکور را به دیگر متهمان 11 سپتامبر تعمیم میدهد و مینویسد: "اگر الجراح جوان، حقیقتا یک مهره اسرائیلی در توطئه 11 سپتامبر بود، پس در اینصورت این اولین باری نیست که یک عرب مسلمان در نقش یک مامور موساد در حمله به مرکز تجارت جهانی دست دارد. "
در این گزارش با ذکر سوابق تاریخی این عملکرد موساد آمده است که در 3 آگوست 1993، نیز "رابرت فرایدمن " خبرنگار هفته نامه "صدای روستا " گزارش داد فردی به نام "احمد عجاج "، یک فلسطینی 27 ساله از کرانه باختری که به اتهام دست داشتن در توطئه حمله اول به مرکز تجارت جهانی در سال 1993 در بازداشت پلیس ایالتی به سر می برد، به احتمال زیاد یک جاسوس دوجانبه موساد بوده است.
عجاج در تاریخ یک سپتامبر 1992 در فرودگاه "کندی " درست پس از ورودش با یک پرواز بین المللی پاکستانی از پیشاور بازداشت شد. وی یک جزوه راهنمای ساخت بمب و یک گذرنامه تقلبی سوئدی با خود داشت. پس از آن عجاج زندانی شد و متعاقب آن به دلیل ورود غیرقانونی به کشور مجرم شناخته شد. مسافر همراه عجاج یک عراقی به نام "رمزی احمد یوسف " بود که به گفته منابع پلیسی قضایی "بازیگر کلیدی " در بمبگذاری اول در مرکز تجارت جهانی بود.
باید به این نکته توجه داشت که این عجاج بود که منبع "جزوه راهنمای تروریستی القاعده " بود، جزوهای که پس از حملات دوم به مرکز تجارت جهانی در 11 سپتامبر شدیدا مورد توجه پلیس فدرال آمریکا (افبی آی) قرار گرفت.
بعلاوه، همکار عجاج، رمزی یوسف، خواهرزاده "خالد شیخ محمد " یعنی کسی که به گفته دولت آمریکا مغز متفکر حملات 11 سپتامبر بود
از این بابت، این نکته حائز اهمیت است که برای سالهای سال حتی قبل از اولین حمله به مرکز تجارت جهانی، بسیاری از چهرهها در محافل اسلامی بر این باور بودند که محمد و یوسف از مهرههای مخفی اسرائیل هستند.
اگر چه پلیس فدرال آمریکا عجاج را به عنوان یک تروریست ارشد شناسایی کرده که دارای کانالهای ارتباطی با حماس (جنبش مقاومت اسلامی فلسطین) است، اما "کل هایر "، یک هفته نامه عبری زبان چاپ بیت المقدس فاش کرد که عجاج هرگز در فعالیتهای مربوط به انتفاضه، حماس یا حتی سازمان آزادیبخش فلسطینی دست نداشته است.
طبق گفته کل هایر، عجاج در واقع فقط یک جاعل دون پایه بود که در سال 1988 به جرم جعل دلار آمریکا در شرق بیتالمقدس بازداشت شد. عجاج به جرم ارتکاب جرم جعل به دو سال و نیم زندان محکوم شد.
فرایدمن در نشریه صدای روستا اینگونه ادامه میدهد: "طبق گفته منابع اطلاعاتی اسرائیل، در همان دوران زندان بود که موساد وی را جذب کرد. در زمان آزادی در حالی که تنها یک سال از دوران محکومیت خود را گذرانده بود، از قرار معلوم عجاج دیگر آن عجاج پیشین نبود، در وی تغییرات بنیادین ایجاد شده بود. فرایدمن گزارش میکند که عجاج ناگهان یک مسلمان مذهبی و یک ناسیونالیست متعصب شد. سپس این طور تصور میشود که عجاج به جرم قاچاق سلاح به داخل نوار غزه برای گروه فتح بازداشت شد.
اما فرایدمن اذعان میکند که این جز یک عملیات ساختگی، چیزی بیش نبود. منابع فرایدمن در سرویس اطلاعاتی اسرائیل میگویند که این بازداشت و متعاقب آن تبعید عجاج تنها یک صحنهسازی از طرف موساد بود تا عجاج بتواند اعتبار خود را به عنوان یک فعال انتفاضه کسب کند.
ظاهرا موساد عجاج را مامور نفوذ در گروهای فلسطینی خارج از اسرائیل نمود. منابع اطلاعاتی اسرائیلی میگویند که موساد معمولا از بزهکاران معمولی عضوگیری نمیکند و مورد عجاج کاملا غیرمعمول است. پس از اخراج عجاج از اسرائیل، وی به پاکستان رفته و در گروه مجاهدین افغانی ضد شوروی مشغول فعالیت شد.
این نشان دهنده این است که عجاج برای موساد کار میکرد (طبق بولتن اطلاعاتی عملیات پنهان - سپتامبر 1987). برای ایجاد خطوط تامین مالی و تدارکات برای مجاهدین که نه تنها دومین عملیات پنهانی در تاریخ سیا بود بلکه طبق گفته مامور عملیاتی سابق موساد "ویکتور استروسکی " در کتاب "روی دیگر نیرنگ " این عملیاتها تحت هدایت و نظارت مستقیم موساد صورت میگرفت.
استروسکی مینویسد: آن یک کانال بسیار پیچیده بود، چرا که قسمت اعظم سلاحهای مجاهدین ساخت آمریکا بودند و مستقیما از اسرائیل به مجاهدین انتقال داده میشد و از حاملان بادیهنشین که مناطق غیرنظامی صحرای سینا را در مینوردیدند، استفاده میشد.
بعد از معاملات عجاج با مجاهدین، وی در نیویورک ظاهر شد و اقدام به برقراری طرح دوستی با محفل کوچکی به نام "رادیکال " کرد که به دور "شیخ عبدالرحمان " نابینا حلقه زده بودند. عبدالرحمان متهم به این است که طراح اصلی و مغز متفکر بمبگذاری مرکز تجارت جهانی است.
در 26 فوریه 1993، روز بمبگذاری مرکز تجارت جهانی، عجاج در زندان فدرال دوران محکومیت شش ماهه خود را به اتهام ورود به کشور با یک گذرنامه جعلی، پشت سر میگذاشت. پس از آن، وی به دلیل دست داشتن در توطئه بمبگذاری مرکز تجارت جهانی تحت تعقیب قرار گرفت.
به گفته رابرت فرایدمن، اگر عجاج توسط موساد جذب شده بود، مشخص نیست که آیا وی پس از اخراج از اسرائیل به همکاری خود برای آژانس جاسوسی اسرائیل ادامه داد یا نه. یک احتمال این است که پس از ترک اسرائیل و در حین ملاقات با مسلمانان رادیکال نزدیک به شیخ مصری نابینا، وفاداری وی تغییر کرد.
به هرحال، فرایدمن احتمال هولناک دیگری را نیز مطرح میکند. سناریوی دیگر این است که وی پیشاپیش اطلاعاتی از بمبگذاری مرکز تجارت جهانی داشته و آنها را به موساد نیز منتقل کرده و موساد به هر دلیلی این اسرار را نزد خود نگه داشته است. اگر این مطلب درست باشد، منابع اطلاعاتی آمریکا اینطور تصور میکنند که موساد ممکن است تصمیم گرفته باشد تا از اطلاعات به شدت حراست کند تا مبادا مامور مخفی خود در خطر لو رفتن قرار گیرد.