با توجه به سرعت اینترنت من که ADSL هست نمیتوانستیم انتظار کیفیت عالی را داشته باشیم ولی من خودم راضی هستم. در ضمن دیگر قطعی بین تصنیفها هم وجود ندارد.
در این چند روز 19316 نفر (البته طبیعی است که هر نفر ممکن است چند بار وصل شده باشد) به تصنیفها گوش دادند. تعداد همزمان وصل شدنها هم گاه به 50 نفر رسید که معمولا حدود یک پنجم تا یک دهمشان به کامپیوتر من وصل میشدند و بقیه به همدیگر وصل میشدند.
دوست عزیزی به نام دکتر رمضانی در مطلب قبل پیغامی گذاشت که برداشت من از آن پیغام این بود که چرا بحث فرهنگی پخش برنامه های تلویزیون را با چیزهای کوچکی مثل پول و اقتصاد قاطی میکنم.
من هم گفتم که در یک سیستم (مکانیزم) برای این که کار کند اصلاً باید فرض بر این باشد که همه اجزای آن انسانهای خودخواه و سود جو هستند و سیستم باید طوری طراحی شود که با این گونه آدمها هم جواب دهد. وگرنه با وجود انسانهای ایثارگر و نیکوکار که هنری نیست سیستم کار کند.
مثلاً در شرکت EBay بعد از تمام شدن هر مزایده، شخصی که بیشترین پیشنهاد را داده برنده میشود ولی قیمتی که پرداخت میکند برابر است با دومین بالاترین پیشنهاد. این به این دلیل است که ثابت میشود در این مکانیزم انسانها قیمت واقعی جنسی که میخرند را اعلام خواهند کرد و این در کل به نفع سیستم است.
یا در همین نرم افزارهای P2P کلی تحقیق در همین دو سه ساله دیده ام که چکار کنیم که کاربران مشارکت مثبت در داونلود بکنند و مثلا امکان download از کامپیوترشان را نبندند.
ایران سیما هم همین طور است. تا وقتی که سوددهی اقتصادی نداشته باشد هر لحظه ممکن است کارشان را تعطیل کنند. این همه هزینه نیروی انسانی و پهنای باند که میدهند باید از جایی تامین شود. اگر خودشان تامین نکنند معنیش این است که هر سال باید دستشان پیش یک مدیر (صدا و سیما یا هر جای دیگر) دراز باشد تا این هزینه تامین شود و حیات ایران سیما بستگی به کرم آن مدیر خواهد داشت.
یک نگاهی به این همه سایت و وبلاگ بیندازید که آمدند و پر انرژی بودند و خوب نوشتند و روزی هم درش را تخته کردند، فقط به این خاطر که وقت نداشتند رایگان نیکوکاری کنند.
خودتان تاکنون چند تا از این روزنامه های الکترونیکی، یا کارهای داوطلبانه دیده اید که بعد از یکی دو سال تعطیل شدند؟ مجله کاپوچینو یادتان هست؟ همش به این خاطر است که با "تو بمیری" و رو دربایستی نمیشود سنگ بزرگ برداشت.
حرف آخرم اینکه این گونه کارها را نمیشود با ایده آل گرایی انجام داد. باید دقیق تر و واقع بینانه تر برخورد کرد.