همیشه موقع عیدها که می شود، دلم می گیرد، نه بخاطر اینکه عید است و مردم شادمان! ...
جشن های عروسی که برپا میشود، دختروپسرهای جوانی که پا به زندگی جدید خود می گذارند، دیدن همه این صحنه ها برایم شیرین است ولی ...
وقتی می شنوم پدری بخاطر فشاری که از طرف خانواده داماد بر او وارد شده ناچار است برای تهیه جهزیه دخترش به کوچک و بزرگ رو بیاندازد برایم سنگین است. دیدن این صحنه ها برایم سنگین است.
مدام این صحنه ها از جلوی چشمم می گذرد...
دختری بخاطر نداشتن جهیزیه نمی تواند ازدواج کند. دختری بخاطر نتوانستن تهیه جهیزیه سالها در دوران عقد به سر می برد. دختری بخاطر کم بودن جهیزیه اش سالها از سمت خانواده همسر سرکوفت می خورد. دختری بخاطر کم داشتن جهزیه ضرب و شتم می شود.
عید مبعث، عید رسالت پیامبر بزرگ اسلام است، پیامبری که در شریعتش همه این ها را نفی کرده، و منی که ادعای مسلمانی میکنم هنوز در فرعیات خودم گیر کردم و نیستم دست از فرهنگ غلط خود بردارم.
پ . ن ........................................ 1ـ مانده ام پیام تبریک این عید بزرگ را خطاب به که بگویم؟! به مسلمانانی که هیچ از اسلام بویی نبردند غرق در افکار و فرهنگ های غلط خود هستند؟ و فقط از مسلمانی نماز و روزه را فهمیده اند؟
2ـ سرورم، پیامبرم، آرزوی دیدن یک عروسی و زندگی مثل زندگی دخترت فاطمه(س) در بین مسلمانانت را دارم! یعنی می شود بببینم !؟