به نام یزدان پاک
وقتی کاخ های نیمه ویران هدیش تخته جمشید را می بینی که خاکسترش تا امروز مانده یا آپادانای شوش خودمان را می بینی که بر خاک غلتیده است شاید با خود بگویی دیگر تمام شده است و باید بپذیریم که اینها تمام شده اند و تاریخ گذشتگان برای ما نان و آب نمی شود. اما وقتی همت غربیها را برای ساختن دروغهایی علیه همان تاریخ می بینی می فهمی که نه چیز مهمی در دل این خرابه هاست چیزی که باعث می شود وقتی اسکندر در دنیای واقعی می آید آریو برزن با تمام وجود و غیرت و تا آخرین قطره خون در دفاع از وطن به استقبالش می رود اما وقتی از استودیوهای هالیوود می آید مردم نیمه وحشی ایران با رقص و آواز به استقبالش می آیند. براستی آن گنجی که در دل این خرابه هاست را چرا نمی بینیم؟ آنجا غرور ملت ماست که آنها نمی توانند آن را تحمل کنند. صرف نظر از تمام مسائل سیاسی جهان هزاران سال است که سنگربان شرق به عنوان سمبل محبت، دوستی ، انسانیت و خداپرستی بوده ایم و اکنون نیز باید سنگر را حفظ کنیم. در فیلم 300 درست مثل یک فیلم انیمیشن کودکانه سعی شده تا در یک طرف که اسپارتیها هستند به عنوان مظهر خرد، عشق و میهن دوستی نشان داده شوند و در طرف دیگر ایرانیها که در نهایت حماقت، شیطان صفتی و برده داری و وحشی گری هستند. اینها همه دروغ هستند و تقریبا از نظر تاریخی وارونه اند. چرا ؟ چون:
1- در فیلم بارها عنوان می شود که ایرانیها برای به بردگی گرفتن اسپارتی ها آمده اند و در جایی از فیلم پادشاه اسپارت به خشایارشاه می گوید شما این همه برده دارید دیگر ما را برای چه می خواهید! و این درحالی است که بر اساس مستندات تاریخی ایرانیان باستان هرگز برده دار نبوده اند و در هرسرزمینی که حکومت کرده اند راه و رسم برده داری را برانداخته اند چنانچه کوروش بزرگ در کتیبه خود می گوید "من برده داری را در بابل بر انداختم". عدالت محوری و مبارزه با برده داری هخامنشیان با توجه به آثار بی شمار تاریخی در این زمینه مطلب مطلقا اثبات شده ای است.
2- در فیلم اسپارتی ها را انسانهایی دانا و با خرد جمعی نشان می دهد که این کاملا برخلاف مستندات تاریخی خودشان است چرا که آتنی ها در مستندات تاریخی خود همواره از خوی وحشی گری و غارتگری اسپارتها نالیده اند و فراموش نکنید که بعد از همین وقایع تاریخی اسپارتها پس از یک جنگ و محاصره طولانی آتن را که نقش بزرگی در تمدن بشر ایفا کرده بود را برای همیشه نابود کردند و آکادمیا را با خاک یکسان کردند.
3- در فیلم سعی شده است تا شاه ایران (خشایارشاه) خود را در مقام خدایان یا حتی خدای خدایان! ببیند و در چندین مرتبه خود را شاه-خدا می خواند و این در حالی است که در در تمام کتیبه ها و آثار هخامنشی هرگز چنین چیزی دیده نمی شود و حتی فروهر که نماد روح انسان است دست به سوی آسمان دارد و در کتیبه ها از یاری اهورامزدا برای ساختن بناهای باشکوه سخن گفته شده و همین خشایار شاه که تصویر حکاکی شده او با لباسی بسیار زیبا و مفخر و ریش و مویی بلند در تخت جمشید حک شده در کتیبه ای در کنار دروازه ملل می گوید "به یاری اهورا مزدا دروازه ملل را بنا کردم". حال مقایسه کنید خشایار شاه فیلم 300 را که سری کچل و زشت که حتی روی صورت خود حلقه های احمقانه ای وصل کرده خود را همردیف خدایان می داند.
اگر چه یونانیها خود در زمان نوشتن تاریخ به خاطر رقابت دیرینه ای که با ایرانیان داشتند متعصبانه (مثل نگاه ما به تورانیان) قلم می زدند اما این فیلم بی هیچ شکی کاملا مغرضانه است و حتی حرمت تاریخ یونانیان را حفظ نکرده است. و از جهت حتی توهینی به آنان است.