رامیان : تاریخ نانوشته!
جوامع انسانی در امر معاش و تامین احتیاجات نیازمند یگانه ای هستند که در آن اختیار کردن نخستین زیستگاه، همجواری با طبیعت بستگی تام به مناسبت های تغذیه و پوشاک داشته است.
دیر زمانی مناسبت تولید از اختیار کردن حیوان به عنوان اهلی(رمه داری) و ایجاد مسکن در مرتع همجوار (آرام) با فرایند کسب نخستین مهارت ها و دست ساخته ها در معیشت اجتماع روبه فزونی انسانی و موجب تکامل در ابزار تولید، توسعه و گسترش و به فراخور آن انتشار آموخته ها در ییلاق و قشلاق به حوزه های قابل مهاجرت در نخستین یکجا نشینی را در پی داشته است. کهن ترین زیستگاه انسان شبان پیشه آرام بوده و آرام نشینان نخستین اهلی کنندگان هدایت شده در آبادانی زمین، با اختیار کردن نام ها و نمادها با تقلید از عناصر طبیعت به عنوان رسم الخط و نقل داستان ها(سمرها) بعنوان دیده ها و شنیده های نخستین، از ارتفاعات (آرام ستان) پایین آمده در طی کوچ به کوهپایه و دشت ها با کشت و برداشت و ذخیره دانه های گیاهان در بستر حیات اجتماعی آینده روستا و شهر نشینی نخستین نمانا(خانه) ویسه(دهکده) دنگهو(قبیله) را بنیاد نهادند. شواهد غیر قابل انکاری وجود دارد که در کنار همین اجتماعات اولیه عنصر دین و اعتقادات با بروز ثنویت و اوهام در پرستش کیش(زروان) منجر به ظهور طوفان بزرگ و اصلاح نژاد بشر در (ور- میعادگاه) گردیده است.
هدایتگر قومی آرامی، جمشید(جم- نوح) دارنده رمه های فراوان در سرزمین مزدایی(ور-کان) نخستین اجتماع انسان هدایت شونده را تشکیل داد که تا کنون در حافظه تاریخی بشر و اسرار داستان آفرینش در حوزه های تمدن بعدی(آسیای میانه، بین رودان، اروپا و غرب دور) به کرات حادثه توفان بزرگ از یک منشاء دینی شرقی ـ آرامی در ادبیات شفایی و نگارشی آنان تکرار شده است. و در این میان رامیان(آرام ستان)تمدن گمشده در هلال کوی ستان، دیر زمانی ست در اوهام شرق نویسان بعنوان بهشت گمشده (آرام ئی تی – زمین جاودانه مقدس) و در اسناد اوستا، وداها، لوح های بازمانده تمدن بین رودان، آراپی های دره سند هندوستان و در خط نگاره های آرابسک آلمک های تمدن باستانی آمریکای لاتین بعنوان ارض موعود، وارد حافظه تاریخی بشر شده و جایگاه واقعی آن تا کنون مکشوف مانده است!! کهن رامیان، سرزمین پیشدادیان و اقوام کویان آرامی نژاد در حاشیه دره اسطوره ای بیژن با اوماناهای آشکار و پنهان دیریست جلال و عظمت دیرینه اش را می کشد... آنزمان که تاریخ باستان ایران زمین آماد های مقتدرش را مکتوب کرد! جهان گستری قوم پرثو، چکاچک ستیز ارشک و تیر داد را در دامنه های قلعه ماران اساطیری اش ،پهلوان نامی غلبه یافته بر بیگانگان تورانی(شاهنامه )کیائیان عالمگیرش را پناهجو اسپهبدان و مامن امن شیعه، زیدیه، سربداریه و طاهریه تا به سیاه جامگان و اقامه نهضت مشروطیت در تاریخ معاصرش در برابر اقوام وحشی تزار و قزاق و سلاخان ترکمن و ... بی شک انسان تاریخ را به آرامی نوشته است! بی گمان در بازگشت به هویت آرامی – ایرانی تاریخ سراسر در اوهام رامیان، هم اکنون واقعیت نمادین با نشان کهن دژ اشگفت (قلعه ماران) که بسان میعادگاه و مکان نزول فرشتگان در سرزمین بر آمدن خورشید، طلوع خورشید حقیقت را در معرض جهان قرار خواهد داد.
در جنوب خاوری دریای مازندران(دریای تابستانی تتیس) و در دامنه های کوهزایی از دوران نخست تا به دوران چهارم زمین در البرز شرقی و پای کوی نمادین (قلعه ماران) در حاشیه دره باستانی بیژن (پیشدادی) شهر باستانی رامیان(آرامیان) با قدمت ظهور انسان خرد ورز بر کره ارض با عنوان مکان تاریخی آرام هی تی (سرزمین جاودانه نه مقدس) بسان دالانی از بهشت سر بر آورده است. در میانه دره بیژن و در نهشت های اولیه بازمانده از دوران نخست زمین که با سنگ های دگرگون شونده و فاقد عناصر فسیلی حیات اولیه مشخص شده، کوهپایه تاری خانه(پنهان خانه ) خودنمایی می کند که در حاشیه همین دره، چشمه چوشان طبیعی با عناوین باستانی چای چست (قورچای – سوجاق) و به عنوان فراز دان که از قرون آغازین نگارش ابستایی از آن به عنوان آبگیری که به دریای فراخ کرت پیوند داشته با نام گل یاد شده است.
منبع: موسسه مطالعاتی سرزمین آرامی
عقاید و نظرات متفاوتی دیگری در نامگذاری این شهر وجود دارد برخی به شرح ذیل است :
برخی معتقدند که کلمه رامیان در اصل راهمیان بوده و چون رامیان بین راه حاجیلر و کوهساران به فندرسک و همچنین بین راه استرآباد به بسطام واقع شده بود آن را راهمیان نامیده اند .
عده ای دیگر معتقدند این کلمه عربی است و می گویند رامی به معنی تیرانداز است که مثنی آن رامیان می باشد که معنی دو تیرانداز را می دهدبرای توضیح بیشتر باید گفته شود که در دو کیلومتری شمال رامیان محلی به نام کهنه رامیان وجود داشته است و آثاری که از آن منطقه به دست آمده و نشان می دهد که در زمان های قدیم مردمی در آنجا ساکن بوده اند که آنها را آرامی ها یا آرامیان می گفتند که به مرور زمان حرف آ از اول کلمه آرامیان حذف شده وبه رامیان معروف گشته است . بیژن یکی از پهلوانان نامی ایران قدیم بوده و بنا به نوشته فردوسی در شاهنامه به محلی بنام آرمن نزدیک مرز ایران و ترکستان برای مبارزه با گرازهای که به مردم حمله می کردند می رود که کلمه آرمن و آرامی از یک ماده مشتق شده است بعد از ورود بپژن برای مدتی رامیان را دره بیژن نیز نامیدند . بعد از نابودی آرامیان نام رامیان در اذهان باقی مانده تا اینکه در قرن هفتم هجری مردمی درهمان محل ساکن شدند که اسناد و لوحه های سنگی از آنها باقی مانده است.
مورخین یونانی نیز در کتابهایشان بارها از رامیان با نام لابوس یاد کرده اند .