جنبش مشروطه خواهی ایرانیان، پویش فکری- فرهنگی گسترده و تکاپوی سیاسی هشیارانه و خردمندانهی پیشینیان ماست در برابر چیره گی خودکامهگی، در راه آزادی ملت ایران و پی ریزی بنیاد دولت ملی مدرن
جنبش مشروطهخواهی، طلیعهی دگرگونی بنیادی در اندیشهی سیاسی سنتی پیرامون مفهوم و منشاءِ قدرت دولت و آئین حکمرانی است. در اندیشهی سیاسی کهن ایرانی، سرچشمهی «مشروعیت» و «اقتدار» قدرت سیاسی در آسمان است و سلطان یا ظلالله، سایهی خداست در زمین. «قدرت مطلقه»ی سلطان نیز از این سرچشمه بر میخیزد. در این دستگاه اندیشهگی، «مشروعیت اقتدار» و «مطلقیت قدرت»، و «موروثیت سلطنت» جدائی ناپذیرند
نسبت «سلطان» و «رعایا»، نسبت «خدایگان» و «بنده» است. با انقلاب مشروطیت ایران و برای نخستین بار در تاریخ دیرپای چیره گی خودکامهگی و در برابر دستگاه اندیشه سیاسی سنتی، گفتمان نوین مشروطهگی شکل میگیرد و پرداخته میشود
مشروطهخواهی و گفتمان مشروطه، بازسازی اندیشه و سامان سیاسی نوین ایران است. در این گفتمان، مفهوم نوین ملت ایران، و آرای ملت ایران، همچون بنیاد قدرت سیاسی و حاکمیت ملی، جایگزین مفاهیم سنتی «منشاءٍ الهی» و «سلطنت مطلقه» میشوند. در این گفتمان نوین، «ملت ایران»، پرچم «آزادی، برابری، برادری» را برافراشته در پناه«مشروطیت»، «مجلس شورایملی» و «قانون»، به دوران نوینی از زندگی فرهنگی و اجتماعی- سیاسی گام میگذارد. در متمم قانون اساسی گفته میشود: «قوای مملکت ناشی از ملت» است. همین گزاره کوتاه و درخشان در بیان حق شهروندی انسان ایرانی، در بیان مفهوم نوین «ملتایران» و «دولت ملی» ایران، بزرگ ترین و مهمترین چرخش دگرگونساز در تاریخ دراز دامن ایران رابه بانگ رسا اعلام می دارد: گذر از آئین حکمرانی خودکامه به نظم نوآئین مشروطهگی. ایران در «عداد دول مشروطه صاحب کنستیتوسیون» قرار میگیرد
بدین سان و تنها از نقطه همین چرخش دگرگون ساز است که می توان تمامی تاریخ پر فراز و نشیب ایران را با دو دوره از بنیاد جداگانه، باز شناخت. مشروطیت، تاریخ ایران را با دو دوره ی متمایز پیش از مشروطیت و پس از مشروطیت رقم می زند. دگرگونی های فکری - فرهنگی و اجتماعی - سیاسی دوران معاصر را در پرتو درک و فهم مضمون و ویژگی دوران پس از مشروطیت می توان باز شناخت و نیز در متن و امتداد امروزین این دگرگونی هاست که می توان نقش سیاسی کارآ و مثبت در راه دموکراسی، آزادی، پیشرفت و عدالت اجتماعی در ایران کنونی بر عهده گرفت و با جهان معاصر همراه شد
اما مشروطه ایران، یک شبه و آسان بدست نیامد. آشنائی و رویاروئی ایران کهن عصر قاجار با دنیای جدید همراه شد با شکست سنگین نظامی از روسیه. یعنی نخستین ضربهای که بر ما وارد آمد نه در میدان اقتصاد و سیاست و نه در عرصه فلسفه و فرهنگ - که از آنهمه بدور افتادهبودیم - بلکه در آغاز ضربه و شکست سنگین نظامی بود در جنگهای ایران و روس و گردن نهادن به قراردادهای تحقیرآمیز «گلستان» و «ترکمانچای».