به سلامت ماه خدا!
می روی .. و سال دیگر هم به یقین می آیی
اما آیا من هستم تا دیداری دوباره؟
نمی دانم...
سمیه می گفت بهترین دعایی که در رمضان گذشته به اجابت رسید
همین بود که دوباره رمضان را دیدیم
نمی دانم آیا این دعای ما .. امسال هم به اجابت خواهد رسید؟
به سلامت ماه خدا!
یک ماه با سخاوت کنارمان بودی
اما قدرت ندانستیم
نه قدر خودت را... و نه قدر قدرت را
و چه زود گذشت این یک ماه میهمانی
انگار دیروز بود که گفتیم سلام ماه خدا
و حالا باید بگوییم به سلامت ماه خدا!
دارند سفره را بر می چینند
به سلامت ماه خدا!
و ما باید آخرین زمزمه ها را بخوانیم که اللهم رب شهر رمضان
میزبان را می بینم که دم در با ما خداحافظی می کند
و تا سال دیگر ... نمی دانم هستیم آیا؟
کو تا سال دیگر ... اگر باشیم
که ببینیم دوباره چهره ی دلارای مهربان میزبان ماه عاشقی ها را؟
اگر بودیم و دوباره درکت کردیم که خوش به حالمان...
و اگر نبودیم .. تو دعایمان کن
و این عاشقانه های کمرنگ مان را در یاد داشته باش
که روز جزا سخت نیازمند شهادت توییم نازنین!