آدما چند دستن.یعنی خیلی دستن.یه عده اما تکلیفشون مشخصه .قضاوت تعطیل اما این عده خودشونو،احساسشونو و اعمالشونو و اصلا ایدئولوزیشونو و برنامه ریزیشون رو بر اساس چیزی انجام دادن که الان مورد نقد،تمسخر و یا هر چیز دیگه ای که شما بگید قرار بگیرن.می دونم کلی که ما توش هستیم اونقدر ها -و شاید اصلا-قشنگ نیست که من خوبی جزئیات رو بخوام اما می دونید همین جزئیات می تونه خوب باشه،می تونه پاک باشه .حتی اگه رو اون کل تاثیری نداشته باشه.خوب قضیه از اینجا شروع میشه که یه عده از همین حالا خودشونو بردن اونجا.کجا؟بماند!یعنی به عبارتی پیش خریدش کردن .با ورد هایی که می خونن کاری ندارم. اما باز به یه چیزایی اعتقاد دارن و اساسا به خاطر همونا هم به وجود اومدن.یعنی آدم های خوبی باشن،مردم رو کمک کنند،عادل باشند و الخ.تو یه همچین دار و دسته ای با یه همچین ایدئولوژی هایی ،آدم هایی پیدا می شن که همون کاری رو می کنن که در اساس نامشون باید با اونا مبارزه کنن.این عده کم نیستن.مطلق گو نیستم اما همین عده بقیه رو که می خوان از اوائل پاک باشند کنترل می کنند .نمی دونم واقعا نمی دونم آخرش چی میشه.
کلاس توجیهی درس کار آموزی (1) با حضور تنها یک نفر از دانشجویان تشکیل گردید.دلیل عدم حضور دانشجویان،درج نشدن اعلامیه مربوط به تشکیل کلاس بود.گفته شده که کلاس توجیهی بعدی متعاقبا تشکیل خواهد شد.دو نکته جالب توجه در مورد این جلسه ادامه دادن جلسه توسط استاد و به عبارتی پشت گوش انداختن تشکیل جلسه و عدم امتناع دانشجوی مورد نظر برای شرکت در کلاس به نفع دانشجویان دیگر بود.
«دانشجویان اعتراض کرده اند» بدترین چیزی بود که می توان گفت .بابت اظهار نظرم عذر می خواهم اما باید می گفتم.نهادی تحت فشار قرار می گیرد.عملی را انجام می دهد .آخر سر اینکه زیر بار نمی رود که به خاطر آن،عمل را انجام داده یعنی زیر فشار قرار گرفته.اما عمل انجام شده دلیل می خواهد .چه دلیلی بهتر و البته مزخرف تر از دلیلی که گفتم .آقایان!واقعیت را بپذیرید شما تحت فشار بودید.