مقدمه: (IT) ترکیبی از کلمات انگلیسی information (اطلاعات) و Technology (فنآوری) است که براثر ترکیب این دو، با عنوان فنآوری اطلاعات مطرح میشود و هدف آن دسترسی کاربر به گنجینه دانش بشری است. درسالهای اخیر این مفهوم به صورت ترکیبی از کلمان Communication Information اطلاعات و ارتباطات و Technology تکنولوژی یعنی ICT تغییر یافته و هدف آن تسهیل و تسریع دسترسی به اطلاعات از طریق ابزارها و فنون ارتباطات است. یغما (1382) فنآوری را علم و فن انجام دادن کارها از طریق کاربست دانش میداند رئیس دانا (1381)، فنآوری اطلاعات را گردآوری، سازماندهی، ذخیرهسازی و نشر و استفاده از اطلاعات در قالب صوت، تصویر، گرافیک، متن، عدد و ... با استفاده از ابزار رایانهای و مخابراتی و .... تعریف میکند. کاربر فنآوری اطلاعات در آموزش و پرورش: امروزه اهمیت آموزش و پرورشی که متناسب با نیازهای فرد و جامعه باشد، بیش از همه احساس میشود زیرا دنیایی که با شبکههای اطلاعاتی به هم پیوند خورده متقاضی نیروی کاری است که بفهمد چگونه از فنآوری به عنوان ابزاری برای افرایش بهرهوری و خلاقیت استفاده کند. چنین مهارتی، توانایی استدلال کردن بر مبنای اطلاعاتی است فرایندی که در آن منابع معتبر شناسایی شده و به دیگران انتقال داده میشود افزون برآن کارفرمایان از کارگران انتظار دارند از مهارتهای همکاری و تشریک مساعی کار در گروه و تبادل اطلاعات در شبکه جهانی، یعنی تحلیل مساله از دیدگاه چند رشتهای برخوردار باشند. از آن جا که این شبکهها بینالمللی هستند، کارفرمایان در جستجوی افرادی برمیآیند که ظرفیت تعامل موثر با کسانی را دارا باشند که دارای فرهنگ و زبان متفاوتی هستند و بالاخره کارگران عصر دانش باید منعطف بوده و قادر باشند به همان سرعتی که محیطهای پویای کار تغییر میکند، به موثرترین شکل بیاموزند ناگزیر شهروندان چگونه آموختن را باید فراگیرند. الف ) موانع درون نظام آموزشی برای بکارگیری ICT آموزش و پرورش، به رغم تلاشهای صورت گرفته در حیطهی برنامهریزی تفصیلی آموزشی و درسی و نیز در حیطههای اجرایی و اداری، دارای نظامی متمرکز است. این تمرکز برنامه درسی یکسان و بدون انعطاف را از لحاظ محتوا شیوههای آموزش و تدریس، و نوع ارزشیابی برای هر موضوع درسی، برای کلیه دانشآموزان اعم از شهری و روستایی و ... با هر نوع استعداد علاقه و خاستگاه اقتصادی و اجتماعی، از هر جنس، نژاد، زبان و فرهنگ و ... تجویز میکند در چنین نظامهایی عملاً هیچگونه نوآوری و ابتکار چشمگیر و موثری امکان نهادینه شدن نمییابد زیرا هر اقدامی باید از بالا تصمیمگیری شده و به طور سراسری به اجرا گذاشته شود. بدنه اجرایی باهرچه از بالا بیاید به صورت یک دستور اداری و از سر رفع تکلیف برخورد میکند و به مجرد برخورد با یک مانع پیشبینی نشده اجرای دستور را متوقف میکند در این شرایط کاربرد فنآوری اطلاعات در آموزش تنها در سطح حداقل مثلاً به صورت یک موضوع درسی، امکانپذیر خواهد شد. افزون برآن به واسطه این تمرکز توان برنامهریزی درسی و رهبری فرانید یادگیری که از مهارتهای اصلی در کاربرد فنآوری در آموزش و پرورش به شمار میرود، در معلمان رشد نمییابد. علاوه بر تمرکز، دولتی بودن کلیه فعالیتهای تهیه و تولید مواد و نرم افزارهای آموزشی مانع رشد و بالندگی بخش خصوصی در این زمینه شده است و حال آنکه از شرایط موفقیت برنامه کاربرد فنآوری اطلاعات در آموزش، مشارکت فعال بخش خصوصی است. نیروی انسانی در آموزش و پرورش از نظر کاربرد فنآوری اطلاعات در آموزش با دو نارسایی عمده روبهرو است: 1. پرورش نیافتن تفکر منطقی، خلاقیت ذهنی، روحیه جستجوگری و مهارتمدیریت فرآیند یادگیری ناشی از نارساییهای برنامههای تربیت معلم و مساعد نبودن شرایط محیط کار برای بروز و شکوفایی هرنوع خلاقیت در معلمان. 2. ضعف قابل توجه انگیزه ناشی از علاقهمند نبودن به حرفه معلمی یا عدم توان لازم برای ایفای این نقش. جو مدیریت آمرانه و غیرمشارکتی حاکم بر روابط اداری، کمی حقوق و دستمزد، احساس وجود تبعیض بین کارکنان دولت با معلمان و بالاخره عدم منزلت حرفه معلمی با توجه به نقش کلیدی معلمان و مدیران میانی در موفقیت برنامههای کاربرد فنآوری اطلاعات در آموزش از این رو ضروری است که در طراحی برنامههای کاربرد فنآوری اطلاعات در آموزش برای رفع یا تقلیل این محدودیت چاره ویژهای اندیشیده شود.