حدود یک درصد جمعیت جهان به بیماری روانی اسکیزوفرنی مبتلا هستند و میان بیماران، افرادی از تمامی گروههای سنی، طبقات اجتماعی و اقوام مختلف دیده می شود. اگرچه شایع ترین سن ابتلا حدود 15 تا 30 سالگی است اما امکان ابتلا به آن تقریباً در تمام عمر وجود دارد، بنابراین آگاهی کافی از علایم و شیوه مواجهه با آن تأثیر فراوانی در بهبود و ضعیت بیمار دارد.
اسکیزوفرنیا بیماری مزمن، مخرب و ناتوان کننده روانی است. این بیماری زنان و مردان را به طور یکسان تحت تأثیر قرار می دهد. شدت علایم و الگوی مزمن و سیر درازمدت این بیماری اغلب درجات شدیدی از ناتوانی را به دنبال دارد. در فرد مبتلا، فعالیت ذهنی و روانی دستخوش تغییر می شود و در مرحله حاد بیماری، فعالیت های فکری، رفتاری و هیجانی عملکرد طبیعی خود را از دست می دهد. علت بروز این بیماری به طور قطعی مشخص نشده است، اما تغییر در میزان ترکیبات شیمیایی مغز در ایجاد آن موثر است. درسالهای گذشته ثابت شده است که تغییر در مقدار دوپامین و گلوتامات (که از جمله ترکیبات شیمیایی مغز هستند) در ظهور و بروز علایم بیماری موثر است. از عوامل دیگر به ژنها و ارث، صدمات زایمانی به نوزاد، عفونت های حاملگی و فشارهای روحی اشاره شده است.
علایم بیماری بسیار متنوع است، اما مهمترین آنها موارد زیر است:
1ـ افکار هذیانی : اعتقادات و افکار هذیانی افکاری هستند که واقعیت ندارند. بیمار، صداهایی را می شنود که به وسیله دیگران شنیده نمی شوند یا فکر می کند دیگران ذهن او را می خوانند یا افکارش را کنترل می کنند. گاهی بیمار تصور می کند دیگران قصد آزار و اذیت او را دارند.
2ـ توهمات : بیمار احساس می کند کس یا کسانی با او صحبت می کنند، صدایی می شنود که به او دستور انجام کاری را می دهد یا برابر چشمان خود صحنه هایی را می بیند بدون این که چنین تصاویری وجود داشته باشند. سایکوز (از دست دادن ارتباط با واقعیت) در این بیماری شیوع زیادی دارد.
3ـ انزواطلبی : بیمار می کوشد به خانه اقوام و خویشان نرود، اکثرا در اتاق خود یا در منزل می ماند و چنانچه برای تماس با دیگران تحت فشار قرار گیرد، چیزی برای گفتن ندارد.
4ـ درک غیرواقعی از حقایق: بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا معمولاًَ دریافتی از واقعیت های موجودد ارند که از دریافت اطرافیان آنها و دیگر اعضای خانواده از همان موضوع معین، بسیار متفاوت است. زندگی در دنیایی که با توهم و هذیان تعریف شده است منجر به احساس ترس، عصبانیت و گیجی بیمار می شود و به همین علت در مواقع مختلف رفتارهای بسیار متفاوتی را بروز می دهد.گاهی ممکن است افرادی سرد، بی علاقه یا حواس پرت به نظر آیند و در مواردی ساعتها بدون کوچکترین تحرک و صحبتی دریک نقطه می نشینند.
5 ـ تمرکز نداشتن وافکار پریشان: این بیماری قدرت تفکر صحیح را کاهش می دهد. افکار گوناگون ممکن است بسرعت بیایند وبروند. فرد بیمار قادر به تمرکز روی یک موضوع برای مدتی طولانی نیست و گاهی مسائلی را مطرح می کند که هیچ گونه ارتباط منطقی با یکدیگر ندارند.
6ـ رعایت نکردن بهداشت و رفتارهای عجیب و غریب : از دیگر علائم بیماری است. سرو وضع آشفته و رسیدگی نکردن به نظافت فردی در این بیماران بسیار دیده می شود. از جمله رفتارهای عجیب و غیرعادی می توان به خیره شدن به یک نقطه، با خود صحبت کردن و انجام کارهای تکراری اشاره کرد.
نکته مهمی که متخصصان تاکید فراوانی بر آن دارند، توجه به این مساله است که در مواردی افراد عادی هم ممکن است احساسات یا عملکردی شبیه بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا داشته باشند. در عین حال بیماران نیز همیشه رفتاری غیرطبیعی ندارند. در حقیقت بسیاری از بیماران ظاهری کاملاً سالم دارند و تشخیص بیماری آنها براحتی امکانپذیر نیست ودر صورت مصرف منظم داروها همانند یک فرد عادی به زندگی ادامه می دهند و در نهایت تشخیص بیماری روانی کاری تخصصی و در حطیه متخصصان روانپزشکی است. بنابراین با اطلاع جزئی از یک بیماری هرگز درباره ابتلای یک شخص به آن قضاوت نکنید.
درمان بیماری
درمان به وسیله پزشک متخصص و به 2 روش دارویی و روان درمانی صورت می گیرد. داروهای ضدسایکوز از دهه 1950 موجود بوده و از دهه 1990 نسل جدیدی از این داروها وارد بازار شده است.
نکته مهم درباره داروهای اسکیزوفرنیا
رعایت صحیح مقدار و زمان مصرف آنهاست. در صورت قطع مصرف یا استفاده نامنظم داروها، مجدداً بیماری عود می کند. به دلایل زیادی بیماران مبتلا، درمان خود را به طور منظم پیگیری نمی کنند. فرد بیمار در بیشتر موارد بیماری خود را انکار می کند یا به علت مشکلات روحی قادر به تنظیم زمان مصرف دارو نیست. گاهی افراد خانواده یا دوستانی که اطلاع کافی از این بیماری ندارند با مشاهده بهبودی بیمار به او توصیه می کنند داروها را مصرف نکند که در این صورت باید منتظر عود مجدد بیماری باشند. اعضای خانواده، دوستان و همکاران بیمار باید ضمن اطلاع از بیماری او در مصرف صحیح داروها و پیگیری منظم درمان همراه و مشوق وی باشند.
علاوه بر درمان دارویی، روشهای روان درمانی نیز در بهبود بیمار نقش اساسی دارند. ثابت شده که مصرف داروهای ضدسایکوز در کاهش علایم نقش زیادی دارند، اما حتی در این حالت هم بیمار در ایجاد ارتباط با دیگران، تحرک، مراقبت شخصی و رابطه با دیگران مشکل دارد.
به همین دلیل روشهای بازتوانی برای بیماران ارائه شده است که مختصراً به آنها اشاره می شود:
1ـ توانبخشی : این گروه شامل چند روش غیردارویی برای بیماران اسکیزوفرنیاست. این برنامه هابر آموزش های اجتماعی و حرفه ای تاکید دارند و به بیماران کمک می کنند بر مشکلات خود غلبه کنند. از جمله این موارد، آموزش های شغلی و مهارت های گوناگون، کمک به حل مشکلات روزمره و دیگر مهارت های زندگی اجتماعی است.
2ـ روان درمانی بیمار: شامل برنامه گفتگوی منظم میان بیمار و یک متخصص روانپزشک است. جلسات ممکن است به مشکلات زمان حال یا گذشته بیمار، تجربیات، افکار، احساسات یا ارتباطات او اختصاص یابد. بیمار ضمن صحبت درباره دنیای خود با فردی خارج از آن بیشتر با مشکلات خود آشنا می شود و در عین حال یاد می گیرد که چگونه میان واقعیت و توهم تفاوت قائل شود.
شب بخیر- خدا نگهدارتان